رصد خبر | عباس ملکی دیپلمات سابق و استاد کنونی دانشگاه شریف نقدهایی به عملکرد دولت های گذشته دارد و فارغ از ارزیابی های جناحی به رفع تحریمها در این دولت امیدوار است.
استاد دانشگاه شریف به روزنامه شرق گفت:
هر سیستمی مثل یک لیوان کریستال است. یعنی در هر لحظه احتمال اینکه با یک ضربه خیلی ضعیف موقعیتش را از دست بدهد هست. همه سیستمها در همه جای دنیا اینطور هستند و باید خیلی مواظب بود. نمیشود گفت الاستیسیه یا کشش سیستم بینهایت است. همه سیستمها با یک موضوع کوچک میتوانند مورد خطر واقع شوند. به همین دلیل، کار سیاستگذاری و تصمیمگیری شبانهروزی است؛ یعنی نمیشود گفت من مسئول کاری هستم همزمان پزشک هستم همزمان در مطب کار میکنم.
سیاستگذاری حتی در لحظاتی که شما کوه و استخر میروید و غذا میخورید در ذهن شما هست و اگر یک لحظه از موضوعات اساسی غفلت کنید، میبینید کیلومترها از هدف دور میشوید. خاطرتان هست دلار در دو هفته یکباره افزایش قیمت داشت. به نظرم یکی از پژوهشهای دانشگاهی خوب این است که ببینند در دو هفتهای که قیمت دلار بالا میرفت، مسئولان این اتفاق کجا بودند. منکر این نیستم که انسان به مرخصی و سفر نیاز دارد اما میخواهم بگویم وقتی قبول میکنید مسئولیت کاری بر عهدهتان است باید همیشه در آن زمینه بهروز باشید و هر لحظه بتوانند به شما دسترسی داشته باشند.
همیشه فکر میکنم لحظهای که هواپیمای اوکراینی سقوط کرد که صبح یکی از روزهای چهارشنبه بود، جلسه هیئت دولت هم در ساعتی بعد از سقوط شروع شده بود، آیا به رئیسجمهور گفتند یا نه. آیا رئیسجمهور متوجه شد یک هواپیما سقوط کرده؟ اگر متوجه شد چرا از پاستور که تا محل سقوط هواپیما در نزدیکی شاهدشهر، ۴۰ دقیقه راه است، نیامد و اطلاع دارم که وزیر راه از هیئت دولت بیرون نیامد و همانجا نشست و معاون وزیر راه، یعنی رئیس سازمان هواپیمایی هم آنجا نیامد. من از ساعت هشت صبح آنجا بودم.
هیچکدام از مسئولان، تا ظهر روز سقوط نیامدند چون فکر میکردند مسائل مهمتری هست که دنبالش هستند و در ذهنشان چیزهای دیگری بود. به نظرم همه سیستمهای سیاسی شکنندهاند و اگر حواسشان نباشد، ترکهایی در این سیستمها هست که اگر هر چندوقت یک بار ترکها را مراقبت نکنید، تبعات غیرقابلجبرانی دارد. زمانی که قطارها یا هواپیماها جایی توقف میکنند یک نفر با چراغقوه بدنه و شاسی را نگاه میکند. چرا این کار را میکند؟ چون شکستها و خرابیهای منجر به سقوط و تصادف همیشه از تَرَکهای مویی شروع میشود. مسائل فنی و صنعتی و دستساختههای بشر خیلی پیچیدهتر هستند. این چیزی است که سالهای سال و دههها انسان را به خودش مشغول میکند.
روزی که تحریمهای غیرمنصفانه ایالات متحده علیه ایران از میان برود -و من امیدوارم که یکی، دو هفته دیگر آرزوی من محقق شود- خواهیم دید که در دوره تحریم تا چه اندازه ایرانیان ابتکار و نوآوری داشته و دارند. با وجود نقدهایی که به دولت سازندگی میشود، به نظرم زحمات زیادی کشیده شد. آقای هاشمی در کویرهای ایران روزی را میدید که سبز میشوند و همه جا توسعه خواهد یافت. رشد تولید ناخالص داخلی در دوره آقای خاتمی دورقمی شد که به نظرم یک معجزه است. در دوره آقای احمدینژاد با نابسامانیهای سیاستگذاری روبهرو شدیم، اما به نظرم از جایی که در دولت آقای احمدینژاد به تحریمها بیتوجهی کردیم و آنها را کاغذپارهای بیشتر نخواندیم، وضعیت نگرانکننده شد. در دولت آقای روحانی با این وضعیت مواجه شدیم که یک حالت سرازیری یا سراشیبی و افول دوباره پیدا کردیم. اما آینده چه خواهد شد؟ به لحاظ شخصی امیدوار هستم و معتقدم اوضاع درست خواهد شد. به لحاظ تاریخی هم شواهد میگویند که درست میشود.
در کار سیاستگذاری گرایش به کارکردن جمعی و گرفتن مشاوره نقش اصلی را ایفا میکند. من اگر نتوانم با بقیه کار جمعی کنم، لزومی ندارد به این کار تن بدهم. بعضیها به تنهایی خوب کتاب مینویسند اما به محض اینکه چند نفر شوند، نمیتوانند. در آخر لزومی ندارد برای اینکه وضعیت کشور خوب شود قهرمانی از کره مریخ بیاید یا یک نفر تواناییهایی خارقالعاده داشته باشد. به محض اینکه آگاهی و ادراک جمعی به اینجا برسد که باید دست به دست هم بدهیم که کار انجام شود، اوضاع درست خواهد شد. به همین دلیل فارغ از اینکه بخواهم درباره رئیسجمهور جدید قضاوت کنم، به نظرم موقعیتی فراهم شده که مردم به این نتیجه رسیدهاند که باید کار کنند و از برخی منافع زودگذر بگذرند و کشور را نجات دهند. در این صورت شرایط درست خواهد شد.