رصد خبر | شدیدترین حملات به اصلاحطلبان با کلید واژه “پیادهنظام دشمن” و دفاع از کارکرد دولت رییسی در ۲ سال گذشته با سیاهنمایی عملکرد ۸ ساله دوره روحانی و کلید واژه ” آوار برداری از ۸ سال ویرانی” از محورهای مورد توجه روزنامههای حامی دولت در شماره امروز ۱۰ مرداد بود.
روزنامههای اصلی منتقد دولت، انتخابات، رد صلاحیتها و آرایش سیاسی در انتخابات را مورد توجه قرار دادند.
از دست رفتن جذابیت بورس و بیتوجهی دولت به بدهی چین به ایران از دیگر موضوعهای برجسته در روزنامه های منتقد دولت بود.
اخیرا انتشار تصاویری از کشف حجاب کارمندان برخی کسب و کارهای آنلاین با واکنشهای وسیعی مواجه شد. دستگاههای متولی برخوردهای قانونی را آغاز کردند، شماری از مجموعههای مرتبط با یکی از این کسب و کارها طی نامههایی، همکاری خود را قطع کردند، مردم و فعالان فضای مجازی نیز واکنشهای اعتراضی بسیاری داشتند. در آن سو، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در پاسخ به سؤالی درباره واکنش آمریکا به برخورد قانونی با یکی از کسب و کارهای مرتکب ناهنجاری، علیه برخورد مطابق قانون به فضاسازی پرداخت و همزمان روزنامههای مدعی اصلاحطلبی نیز به عنوان امتداد داخلی دشمن همین رویه را پیش گرفتند. روزنامه سازندگی تیتر «تحدید استارتآپها»(!) زد، روزنامه اعتماد هم با روتیتر» مجوز «ازکی» لغو شد، «دیجی کالا» پلمپ است و «طاقچه» پرونده قضایی دارد» تیتر زد: «استارتآپها زیر فشار» (!) مدعیان اصلاحات سال گذشته حمایت از شرارت، اعتصاب و اغتشاش، امسال دلسوز کسب و کارهای اینترنتی! مدعیان اصلاحات با این تیترها ژست حساسیت و نگرانی برای اقتصاد کشور گرفتهاند، آیا آنها واقعا دلسوز و نگرانند؟ برگردیم به سال قبل. در اغتشاشات سال گذشته که جریان معاند نظام اسلامی در خارج با حمایت سرویسهای جاسوسی غربی، به همراه مدعیان اصلاحات در مقام شبکه تأمین منافع آمریکا در ایران و پیادهنظام رسانهای دشمن دست به شرارت زدند اما راه به جایی نبردند و از مردم تو دهنی خوردند، افراطیون مدعی اصلاحطلبی از اعتصاب حمایت کردند و اغتشاشگران و تخریبگران بانکها و مغازههای مردم را معترض مدنی نامیدند اما اکنون خود را حامی اقتصاد کشور و کسب و کارها نشان میدهند! این دغلکاری نشان میدهد طیف مدعی اصلاحات مانند همیشه علاقهمند به هنجارشکنی، ناامنی و بیقانونی در کشور است و حمایت از اشتغال یکی نقابهایی است که به صورتش میزند. معلوم میشود همین طیف است که از تدوین قوانین و مقررات لازم در این عرصه و ضابطهمند شدن کسب و کارهای اینترنتی لطمه میخورد.
کیهان
سرنوشت انتخابات در اختیار شورای نگهبان
با آغاز انتخابات، هنوز نحوه کنشگری گروههای مرجع سیاسی، مردم و حاکمیت چندان مشخص نیست. هر چند با تصویب قانون انتخابات اختیارات شورای نگهبان افزایش چشمگیری پیدا کرده، اما هنوز با قطعیت نمیتوان گفت آیا این شورا در بحث احراز صلاحیتها در راستای رونق انتخابات عمل میکند یا مانند سنوات قبلی برخوردهای سلبی با یک جریان خاص سیاسی خواهد داشت؟ اما همچنان میتوان موضوع نظارت استصوابی را مهمترین گزاره در بحث انتخابات پیشرو قلمداد کرد. با کند یا تیز شدن تیغه تیز ردصلاحیتها، سرنوشت انتخابات، مشارکت مردم و ترکیب مجلس آینده هم دچار قبض و بسط شده و تغییر میکند. در آخرین دست از تحولات مرتبط با انتخابات بسیاری از احزاب و تشکل ها تلاش می کنند در گام نخست زمینه ثبت نام افراد و چهره های مورد نظر خود را در انتخابات فراهم کنند. در مرحله بعد با آغاز بررسی صلاحیت ها مشخص میشود که آیا شورای نگهبان با رویکرد ایجابی به بحث انتخابات ورود کرده و صلاحیت ها را بررسی می کند یا اینکه مانند همه تجربه های قبلی با رویکرد سلبی، کاندیدهای اصلاح طلب و میانه رو را با تیغه تیز رد صلاحیت ها از جریان انتخابات خارج می کند. با هر عینکی که به بحث انتخابات نگاه شود، نمی توان از این واقعیت عبور کرد که در یک انتخابات با مشارکت پایین، همه افراد ، گروه ها و جریانات بازنده هستند.
اعتماد
انتخابات آزاد و دمکراتیک نخواهد بود
نگاه حاکمیت درباره انتخابات طبق کارنامه قبلی و چشماندازی که با قانون جدید انتخابات ایجاد شده، نشان میدهد که سیستم به دنبال انتخاباتی کنترل شده است به گونهای که انتخابات در مشت آنها باشد. در واقع جنس انتخابات دموکراتیک نخواهد بود. در انتخابات دموکراتیک، ابعاد گوناگون انتخابات، مشخص و نتیجه نامشخص است. اما اینجا دستگاهها به دنبال انتخاباتی با نتیجه معلوم و مقدمات نامعلوم هستند. انتخابات هر اندازه گنگتر، مبهمتر و مهآلودتر باشد، خاطر برگزارکنندگان آن جمعتر است. بنابراین ما با انتخاباتی روبهرو هستیم که هنوز نمیتوان صفت آزاد و دموکراتیک را بر آن نهاد و انتخابات آزاد هنوز برای آن غیرمتصف است.
جوادی حصار- اعتماد
خودبراندازی با تحمیل سبک زندگی
مجموعه مداخلههای اجباری در امر پوشش و چه بسا سبک زندگی شهروندان آن هم به نام دین سیاستی شکست خورده است که بارها و بارها نه تنها شکست خورده، بلکه نتیجه عکس نیز به همراه داشته است. خلاصه کردن همه نمادهای جامعه اسلامی در پوشش زنان، آن هم در شرایطی که حداقل ۲۰میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند و جامعه و خاصه زنان از انواع تبعیضها رنج میبرند، حرکت و اقدامی است که فقط میتوان نام خودبراندازی روی آن گذاشت. باید توجه داشت که این خودبراندازی را تنها نباید در تشدید این مناقشه و رودررویی با نظام خلاصه کرد، ابعاد ویرانگرتر آن را باید در رنسانسی دید که دیر یا زود با اصرار بر این سیاستها به وقوع خواهد پیوست.
آذر منصوری- اعتماد
سکوت دولت درباره بدهی چین به ایران
آیا تا امروز یک مقام رسمی از دولتهای پیشین، دولت فعلی و مدیران سیاسی دیگر نهادهای قدرت درباره میزان بدهی چین به ایران رقمی را اعلام کرده است؟ بعید است چنین رقمی افشا شده باشد، اما هر ایرانی ساکن دوردستترین روستاها میداند ایران ۷ میلیارد دلار از کرهجنوبی طلب دارد و البته دهها بار از آزاد شدن این رقم وعده شنیدهاند. چرا ایرانیان از زبان مقامهای رسمی سخنی درباره طلب ایران از چین و پولهای راکدشده در این کشور نمیشنوند تا اینکه یک فعال بخش خصوصی افشاگری کرده و گفته است طلب ایران از چین به ۴۵ میلیارد دلار رسیده است. آیا این رقم مورد قبول مقامهای دولت هست یا نیست؟ اگر نیست چرا تکذیب نمیشود و اگر هست چرا توضیح نمیدهند برای گرفتن این میزان دلار چه اقدامی کردهاند؟ حالا برای دریافت ۴۵ میلیارد دلاری که ایران به چین نفت و دیگر کالاها صادر کرده و در برابر آن گویا ناگزیر است کالا وارد کند برخی به این فکر افتادهاند که این تهاتر غیرعرف جهانی را موجه جلوه دهند و میگویند این کار به دلارزدایی کمک میکند و ایران با این کار تحریمها را دور میزند.
جهان صنعت
“خالص سازی” فرصتی برای کسب ثروت و قدرت
از منظر جریان حاکم، پیامد خالصسازی حتی اگر تقویت بسترهای نارضایتی و براندازی باشد، بهمعنای «خودبراندازی» نیست. این جریان، اتفاقاً از این جهت در مسیر خالصسازی چنین با شتاب میتازد که ارزش و اهمیت اصلی را برای «خود» قائل است و نه کشور و حتی ساختار سیاسی. طیفهای رادیکال جریان راست که در دو سال گذشته بیش از پیش موقعیت هژمونیک یافتهاند، خود بهتر از هرکس میدانند رسیدن آنان به این موقعیت و جایگاه، محصول تضعیف و حذف تدریجی نیروهای شایستهتر از گرایشهای مختلف توسعهگرا، دموکراسیخواه، اصلاحطلب و حتی محافظهکار است. آنان نیک میدانند اگر این مسیر مستمر حذف و خالصسازی نبود و یا شدّت و حدّت آن به این میزان نبود، هیچگاه آنان امکان و موقعیت امروز را در قدرت نمییافتند و نمیداشتند. ازاینروست که برای آنان، پیامد تثبیت، تداوم، تشدید و تعمیم راهبرد خالصسازی، نه «خودبراندازی» که «دیگربراندازی» است؛ دیگرانی که اگر بستر سیاسی و اجتماعی برای فعالیت آنان در سطح ساخت قدرت و حتی جامعه و عرصه عمومی فراهم باشد، جایی و موقعیتی برای آنان نخواهد ماند. چنین است که از نظر آنان، خالصسازی نهتنها تهدید محسوب نمیشود که فرصتی است برای کسب هرچه بیشتر ثروت، قدرت و منزلت. داشتههایی که امروز به یمن سفره خالصسازی از آن بهره میبرند و اگر این سفره را برچینند، «خود» برانداخته میشوند.
هم میهن
۲ سال با رییسی، دستاورد هیچ
دو روز دیگر وارد سومین سال دوره جدید ریاستجمهوری میشویم. بیایید منصفانه تحلیل کنیم، دو سال پیش در چنین روزی چه تصویری از دو سال بعد جامعه ایران ارائه میکردید؟ بورس؟ چندروزه و با اجرای ده وعده مشخص حل خواهد شد. تورم؟ ناشی از فقدان مدیریت است؛ آن را نصف و سپس تکرقمی میکنیم. اشتغال؟ سالی یک میلیون شغل ایجاد میکنیم. مسکن؟ آن هم سالی یک میلیون تولید خواهد شد. مشکلات خارجی؟ با پایداری و قدرت آنها را حل میکنیم. حذف نیروها؟ اصلاً انجام نخواهد شد. فقر و فساد؟ ریشهکن میکنیم، یا حداقل به سوی بهبود آن گام برمیداریم. رانت؟ برمیچینیم. اینترنت؟ با حداکثر سرعت و آزادی بیان و اندیشه در خدمت مردم خواهد بود. امروز در چه وضعی هستیم؟ بورس؟ حرفش را نزنید. هر روز بدتر از دیروز. اشتغال؟ فعلاً مشغول تعطیل کردن کارآفرینان و استارتآپها هستند. «طاقچه»، «ازکی»، «دیجیکالا» و بقیهای که احتمالاً در نوبت هستند. اجارهبها و قیمت مسکن سر به فلک کشیده. روابط خارجی در حوزه هیرمند، در گرفتن پولها از کشورهای دیگر، در آذربایجان، در روابط با سایر کشورها و از همه مهمتر برجام نیازی به توضیح ندارد. درباره بکارگیری مردم در دولت، مسیر یکدستی با سرعت هر چه تمامتر و برخلاف ضوابط در پیش گرفته شده است. نمونه آن سخنان آقای وزیر ارشاد در بکارگیری ۴۰۰ حزباللهی آن هم پس از گذشت ۴۴ سال از انقلاب. شاید آقای وزیر به علت اتفاقات گیلان تحت فشار بوده و خواسته با انتشار این خبر قدری فشار را از طرف دوستان خود کم کند و الا در برخی وزارتخانههای دیگر چراغ خاموش این مسیر طی شده است. درباره فقر چه میتوان گفت که آمار از هر چیزی گویاتر است. فقر قطعاً بیشتر شده که کمتر نشده است. وضعیت توزیع رانت هم در ماجرای مولدسازی باید به دقت بررسی شود. هرچند در توزیع ارز و تفاوت قیمت بازار و قیمت رسمی بهخوبی میتوان رانت را دید. اینترنت هم که حرفی نزنیم خیلی بهتر است. خودشان هم حاضر نیستند از این وضع دفاع کنند. شرح این سیاهه را میتوان در تمام حوزهها اعم از سیاست، فرهنگ و اقتصاد ادامه داد.
هم میهن
بورس بدون جذابیت
بورس تهران در روز گذشته نسبت به روزهای قبل، معاملات متعادلتری داشت و نمود این قضیه در رشد اندک و محدود نماگرهای سهامی نمایان شد. در روز گذشته شاخصکل بورس، پس از سه روز منفی متوالی، بالاخره در مدار مثبت کار خود را به اتمام رساند تا مجددا این شاخص با نزدیکشدن به محدودههای میانی کانال یکمیلیون و ۹۰۰هزارواحدی، دچار تغییرآهنگ شود. پیشتر در ۲۶ تیرماه سالجاری نیز شاخصکل تا سطح یکمیلیون و ۹۵۶هزارواحدی عقبنشینی کرده بود، اما با ورود گروهی از خریداران به صحنه معاملات، شاخص در مسیر صعودی قرارگرفت. بهنظر میرسد در مقطع فعلی، بهرغم ارزندگی در بسیاری از نمادهای معاملاتی، نمیتوان خصوصیت جذابیت را به بسیاری از نمادها نسبت داد.
دنیای اقتصاد
شهرسازی ناهنجار با سیاست دولت
تراکم واحدهای طرح نهضت ملی مسکن در حومه تهران ۳.۵ برابر خانههای پایتخت است.
این الگوی نادرست توسعه شهری در دیگر کلان شهرهای ایران هم تکرار میشود و تراکم واحدهای طرح نهضت ملی مسکن در تبریز تقریبا پنج برابر الگوی استاندارد است. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که
شهریار شقاقی، کارشناس مسکن، میگوید کلان شهرهای ایران تنها با هدف افزایش درآمدهای شهرداری پیشروی کرده اند و هیچ گونه مطالعهای برای تطابق زیرساختهای مهم مانند منابع کافی آب، قرار نگرفتن
روی گسلهای زلزله، راه مناسب، شبکه برق و گازرسانی، دسترسی به امکانات رفاهی مانند پارکینگ و… با نیاز جمعیت شهرنشین انجام نشده و این شیوه نادرست همچنان متوقف نشده است.
شرق
۸ سال ناکارآمدی و خستگی یک دولت، پیامدهای ماندگاری در حوزههای مختلف، اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به دنبال داشت؛ پیامدهایی که به عنوان میراثی تلخ، برای ملت و البته دولت بعد نیز باقی ماند. این، همان شرایطی است که دولت سیزدهم در ابتدای مسئولیت خود با آن مواجه بود.
ایران