رصد خبر | بزرگداشت اربعین حسینی و راهپیمایی و تجمع مرتبط با آن محور مورد توجه همه روزنامههای امروز ۱۴ شهریور بود.
همچنین روزنامههای منتقد دولت گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران ، شرایط دانشگاهها پس از خالصسازیهای اخیر و مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا را بررسی کردهاند.
اخراج اساتید در دوران اصلاحات از محورهای مورد توجه روزنامههای حامی دولت بود.
اخراج استادان سیاسی نبود، بجز زارچی
سیل خبری و پمپاژ وسیع رسانههای اصلاحطلب با عنوان اخراج نخبگان و اساتید به علت اظهارنظر سیاسی نوعی تلاش برای وارونه نشان دادن ماجرا بود. البته در خصوص فردی مثل شریفی زارچی که در ایام اغتشاشات با اظهارنظرها و توئیتهای تحریکآمیز و دور از شأن یک مدرس دانشگاه تبدیل به یک لیدر آشوب در محیط دانشگاهی شده بود، باید در همان ایام با صراحت حکم به اخراج داده میشد چرا که کسی که جایگاه اشغال شده استادی را ابزاری برای تحریک و ایجاد بلوا در دانشگاه و به جان هم انداختن دانشجویان کند قطعا صلاحیت ادامه مسندی چون استادی دانشگاه را ندارد.
کیهان
خالصسازی دانشگاهها در دوره اصلاحطلبان
اصلاح طلبان در دوره تصدی خود و همفکرانشان شدیدترین خالصسازیها در محیط دانشگاه و اخراج اساتید ناهمسو و دیکتاتوری علمی و تزریق افراد فاقد صلاحیت را در کارنامه دارند، اما اکنون با هدف زمینهسازی به هم زدن جو دانشگاهها فریبکارانه مدعی دفاع از دانشگاه شدهاند.کسانی که تحمل منتقد و چهرههای جوان و اساتید پیشکسوت انقلابی را ندارند اما از آشوبگران در دانشگاه دفاع میکنند.
کیهان
طی ماههای گذشته اخبار گوناگونی درباره توافقهایی میان ایران و آمریکا با واسطه برخی از کشورها منتشر شده است. به هر دلیلی که همچنان قابل فهم نیست، این مذاکرات مستقیم نیست، هرچند مذاکرات و پیامهای مستقیم میان نماینده ایران در سازمان ملل و رابرت مالی نیز وجود داشته است ولی این گفتوگوها را نمیتوان مذاکره به معنای مصطلح دانست. آنچه که در این میان برای ایرانیان مهم است و فراتر از اصل این توافقات که مورد حمایت نسبی است، نحوه اطلاعرسانی آنهاست. این برای یک کشور و دولت زیبنده نیست که همه اخبار مذاکراتش را طرفهای مقابل منتشر کنند.
علت این سیاست رسانهای غیرشفاف چیست؟ به نظر میرسد که بیاعتمادی مذاکرهکنندگان به خودشان و نیز بیاهمیت دانستن مردم به عنوان صاحبان اصلی کشور، علل اصلی این رفتار است.
هم میهن
پیامدهای عدم منافع بریکس و شانگهای برای ایران
ایران در شرایطی در فضای عدم انعطاف تاکتیکی و راهبردی در سیاست خارجی قرار میگیرد که عضویت در بریکس و شانگهای تاثیر اقتصادی چندانی برای جمهوری اسلامی بهجا نگذارد. همکاریهای اقتصادی با کشورها میتواند آنان را در حوزه سیاست خارجی سازنده و همکاریجویانه تقویت کند.اگر گزینه عدمهمکاری اقتصاد جهانی با نیازهای اقتصادی ایران در دستور کار قرار گیرد در آن شرایط طبیعی بهنظر میرسد که ایران سیاست خارجی و الگوهای رفتاری خود را تغییر نخواهد داد. هرگونه عملگرایی در سیاست خارجی ایران در شرایطی حاصل میشود که اقتصاد جهانی خود را با نیازها و الگوهای چندجانبه ایران تطبیق دهد. ایران در شرایط موجود سیاست همکاریهای چندجانبه را در دستور کار قرار داده است. براساس چنین انگارهای، نباید با تداوم محدودیتهای اقتصادی و تحریمهای ثانویه روبهرو شود. با ادامه سیاست تحریم، چالشهای امنیت منطقهای افزایش مییابد.ضرورتهای اقتصاد سیاسی بینالملل ایجاب میکند که فرصت چندجانبهگرایی در سیاست خارجی ایران زمینه همکاریهای فراگیر منطقهای و بینالمللی بهویژه در حوزه اقتصاد سیاسی ایران را فراهم کند.
متقی- دنیای اقتصاد
به صدا در آمدن زنگهای خطر
این روزها، مسوولان و تصمیمسازان راه خود را میروند و جوانان، استادان دانشگاه و عموم مردم هم مسیر خود را میپویند. دو خط موازی که انگار هرگز به هم نخواهند رسید. بر این اساس، نهضت خالصسازی در دانشگاههای کشور با قدرت هر چه تمامتر ادامه دارد؛ ایرانیان دیگر عادت کردهاند که هر روز با دمیدن نخستین شرارههای خورشید سحرگاهی، خبر خالصسازی استادان جدید و جایگزینی آنها با افراد غیرمتعارف را بشنوند. شریفیزارچیها، محمد فاضلیها، آرش اباذریها، آذین موحدها، سوسن صفاوردیها، امیر مازیارها و…میروند و جای خود را به امیرحسین ثابتیها، عباس موزونها، سعید حدادیانها و…میدهند. برای مسوولان اما انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته است. تفاوت این نامها و این اسامی برای آنها در دردسرهای کمتر گروه دوم است. موضوع اما زمانی عجیبتر میشود که بدانیم، رشته این آیند و روندها نه در دست وزیر علوم، بلکه در ید قدرت وزیر کشور و گروههای سیاسی سمپات با جبهه پایداری است. اینگونه است که رییس دانشگاه تهران با اعتماد به نفس روبهروی رسانههای گروهی حاضر میشود و میگوید این رخدادها نه در راستای رویکردهای تخصصی و حرفهای، بلکه به دلیل مشکلات اخلاقی برخی استادان رخ داده است! اظهاراتی که مانند بنزین بر پیکره جامعه دانشگاهی کشور مینشیند و اعتراضها را شعلهورتر میسازد. اما باید دید ریشه این تصمیمات و آثار بنیادین آن بر نهاد دانش کشور چگونه خواهد بود؟ بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه یکی از چهرههایی است که معتقد است، یکان یکان ایرانیانی که دل در گروی فرهنگ و تمدن ایرانی دارند، باید نسبت به این رخدادها واکنش نشان داده و از مسوولان تجدیدنظر در آن را طلب کنند. به اعتقاد این استاد فلسفه، نزول ساختارها، همواره در حوزههای سیاسی ظهور و بروز پیدا نمیکند، بلکه نزول سیاسی و از همگسیختگی سیاسی آخرین لایه از زنجیره نزولی است که ابتدا در حوزههای اقتصادی و اجتماعی ظهور پیدا میکند، بعد در بخشهای فرهنگی و آموزشی تبلور پیدا کرده و نهایتا از همگسیختگی سیاسی را ایجاد میکند. عبدالکریمی نسبت به این رویکرد نقدهای جدی داشته و معتقد است، سیاستگذاران ایرانی بدون توجه به این زنجیره همه نگرانی خود را معطوف نوسانات سیاسی کرده و برای آن برنامهریزی میکنند. روندی که زنگهای خطر را برای جامعه به صدا در میآورد.
اعتماد
دلخوشی به عمان زیبنده نیست
بعید است اساسا سلطان عمان بتواند ابتکاری محتوایی در ارتباط با امور بین ایران و آمریکا ارائه کند. کشورهای کوچکی مانند عمان و قطر حداکثر میتوانند در امور لجستیک و ایجاد تسهیلات برای مذاکره و اجرای توافق ها، مثل آزادی زندانیان، کمک کنند. دل خوش کردن به این کشورها چندان زیبنده ما نیست. در جریان مذاکرات منتهی به برجام، این قبیل کشورها هیچ نقشی نداشتند و اساسا ایران بزرگتر و مهمتر از آن است که بخواهد دل به این قبیل کشورها خوش کند.
کوروش احمدی – شرق