رصد خبر | روزنامههای اصلی جریان حامی دولت در روز دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲ نیز همچنان شورش های فرانسه را تیتر اصلی خود کردهاند و شادمانی خود را از “مکافات حامی نا آرامیهای پاییز در ایران” پنهان نکردهاند.
اکثر روزنامه های منتقد دولت مانند روزهای گذشته به نا آرامیهای فرانسه بیتوجه بودهاند و یا اگر به آن توجه کردهاند از زاویهای متفاوت نسبت به جریان مقابل ریشههای سیاسی و اجتماعی آن را واکاوی کردهاند و درس های آن را برای ایران تحلیل کردهاند.
این روزنامهها تهدیدهای انتخاباتی باهنر و نقش تنور گرم کردن اصلاحطلبان نسبت به حضور در انتخابات را تحلیل کردهاند.
چکیده مطالب مهم مطبوعات را هر روز در رصد بخوانید.
چرا رسانههای غربگرا از شورشهای فرانسه تیتر نمیزنند
وجود سپری شدن پنج روز از اعتراضات و آشوب گسترده در دهها شهر فرانسه، رسانههای غربگرا همچنان از زدن یک تیتر و عکس در اینباره طفره میروند.
برای چندمین روز متوالی، روزنامههایی مانند شرق، اعتماد، آفتاب یزد، آرمان، سازندگی و…، از انتشار تیتر و تصویر و گزارش در صفحه اول خود امتناع کردند و ترجیح دادند این خبر مهم را که خبر اول رسانههای دنیاست، سانسور کنند. به نظر میرسد رسانههای غربگرا نمیدانند چگونه با واقعیت اعتراضات گسترده مردم فرانسه علیه دولتی که امید این محافل بوده روبهرو شوند و آن را بازتاب دهند. سرکوب شدید، اعلام حکومت نظامی در شهرهای فرانسه، منع آمد و شد، بازداشت بیش از دو هزار نفر و مجروحیت چندصد نفر در کنار کشته شدن سه نفر و تهدید والدین معترضان به جریمه و زندان سنگین، طبیعتا چیزهایی نیست که این رسانههای غربگرا بتوانند برجستهسازی کنند. آنها در عوض طی چند روز اخیر، درگذشت یک بازیگر سابق سینما و برکناری رابرت مالی از میز ایران در وزارت خارجه را تیتر کردند تا جای تیتر تحولات فرانسه را پر کنند. نکته جالب اینکه همین رسانهها بلافاصله درباره هیجان چند ساعته رئیسگروه واگنر (روسیه)، سر ذوق آمده و تیتر یکهای برجستهای را منتشر کرده بودند اما پنج روز است که نمیدانند درباره اتفاقات فرانسه یا رفتار مسئولانه سلبریتیها (برخلاف برخی سلبریتیهای ایرانی) چه بنویسند.
کیهان
شورش تاوان نظام فرانسه
بعید است در میان دولتمردان فرانسوی کسی باشد که سنتهای الهی را درک کند. اما نظام فرانسه، تاوان بخش کوچکی از خیانت خود در حق ملتهای دیگر (ایران، لبنان، سوریه، عراق، لیبی و الجزایر) را میپردازد. «هر عمل از خیر و شر، کز آدمی سر میزند/ آن عمل مزدش به زودی، پشت در، در میزند»؛ و «این جهان، کوه است و فعل ما ندا/ سوی ما آید، نداها را صدا».
ابعاد بحران، عمیقتر از ماجرای قتل نوجوان ۱۷ ساله و فراتر از مرزهای فرانسه است. اتفاقات اخیر، پیش درآمد زلزلهای بزرگتر در اروپاست. این، درد زایمان «اروپای جدید» و «نظم تازه جهانی» است. اروپا، درگیر بحران ترکیبی شده: بحران هویت، بحران معنویت ناشی از لیبرالیسم افسار گسیخته، بحران اجتماعی، بحران امنیت، بحران اقتصاد، و از همه مهمتر، بحران استقلال (از آمریکا و صهیونیسم بینالملل) که بحران سیاستگذاری و راهبرد را موجب شده است.
کیهان
وقتی در یک مرکز تجاری کشف حجاب انجام میشود، بهرغم اینکه نیاز به اقدامات ترویجی و فرهنگی است، چون اقدام مجرمانه صورت گرفته، طبق ماده ۱۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری دستگاه مجری باید از این اقدام مجرمانه و انجام آن جلوگیری کند. بنابراین پلمب این مراکز مستند به مواد قانونی است.
جوان
سانسور شورش فرانسه در رسانههای ضدانقلاب و اصلاحطلب
بررسی رسانههایی مانند بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال و منوتو هم نشان میدهد که هرکدام به تک اخبار در مورد اتفاقات فرانسه اکتفا کردند. همان تک خبرها هم صرفاً اخبار رسمی بوده و انعکاسی از مواضع مردمی به چشم نمیخورد.
بیبیسی فارسی در روز شنبه تنها چهارخبر (آن هم اخبار رسمی فرانسه)، ایران اینترنشنال یک و منوتو هم یک خبر درباره فرانسه منتشر کرد. نکته جالب آنکه همین رسانهها همچنان بسیار پرحجم و پر تعداد اخبار مربوط به ناآرامیها و اغتشاشات پاییز سال گذشته در ایران را منتشر میکنند.
روز گذشته هم نگاهی به رسانههای اصلاحطلب داشتیم که اخبار مرتبط با وقایع آشوب در فرانسه را سانسور کرده و پوشش نمیدهند تا مبادا نقاب بزک کردهای که مقابل مخاطبان خود بر چهره غرب زدهاند، فروبریزد.
جوان
خیز رییسی برای کنترل قوه مقننه و حذف جریان قالیباف
نمیتوان از کنار ائتلاف نیروهای دولت رییسی با شورای وحدت برای زمین زدن جریان قالیباف، خواه به صورت مستقل و خواه در چارچوب نیروهای شورای ائتلاف، به راحتی عبور کرد. اخیرا تعداد زیادی از نمایندگان مجلس در گلایههایی از خیز جدی دولت رییسی برای انتخابات مجلس دوازدهم صحبت کردند و ماجرای بخشنامه انتخاباتی وزارت کشور هم نشان داد که حضور در ساختمان پاستور به مذاق رییسی و نیروهایش خوش آمده و چرا نباید یک قوه دیگر نیز در اختیار آنها باشد. در این شرایط بدنه دولت رییسی یعنی نیروهای سعید جلیلی، تفاهم و اشتراکات زیادی- نه صد درصدی- با نیروهای جبهه پایداری دارند. ائتلاف این دو میتواند جان تازهای به شورای وحدت در رقابت با شورای ائتلاف بدهد و حتی به صورت نمایشی جایگاه حکمیت جامعتین را نیز احیا کند؛ با این تفاوت که در دو دهه ۷۰ و ۸۰ این جامعتین و جامعه روحانیت مبارز بود که حرف آخر را میزد و حالا دقالباب این فراموشخانه خانه پدری نه برای پوشیدن خلعت بزرگی اصولگرایان و نه از حب جامعتین که از بغض رقیب است. احیای جامعتین برای پوشش قرار دادن این نهاد سنتی اصولگرا است تا صدای جبهه پایداری و نیروهای نزدیک به دولت رییسی رساتر در مقابل رقیب شنیده و بلند شود.
اعتماد
بنبست بیمارستانها پس از حذف ارز ۴۲۰۰
… جیب بیمارستانها خالی شده و پولی برای نونوار شدن نیست؛ این، فقط یکی از تاثیرات حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بر سلامت و درمان مردم است که از فروردین پارسال تا حالا، مثل آفتاب تابان، عیان شده. مثل یک هرم که راس و قاعده دارد و در درازایش میشود چندین طبقه جستوجو کرد، فقط یکی از خواص حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از حوزه سلامت، برخلاف شعارهایی که دولت سیزدهم درباره فواید این ابداع داده، این بوده که روسای بیمارستانها؛ هم دولتیها و هم خصوصیها، در طول ۱۳ ماه اخیر، قادر به خرید تجهیزات نو و جایگزینی دستگاههای فرسوده و مستهلک نبودهاند و به تعمیر همان دستگاههای کهنه و خارج از رده رضایت دادهاند چون، بعد از حذف ارز ترجیحی در نظام صادرات و واردات و تولید، همه قیمتها در بخش صنعت و خدمات و کالاها و هزینههای جاری و حتی سفره خانوار، روی شیب صعودی تورم افتاده که تجهیزات پزشکی هم از این چرخه مصون نمانده است
اعتماد
ایران را کوچک کردید
آیا ایرانی که به گفته مقامهای سیاسی- اقتصادی به دهها بلکه صدها میلیارد دلار برای تراز کردن برق، آب، گاز و رسیدن به سطحی از تولید نفت که در گذشته داشتهایم و رسیدن به نسبت بالایی از صادرات گاز و برقرسانی به صنعت و مردم و نیز جلوگیری از فروپاشی منابع آب، نیاز دارد باید خوشحال باشد که ۵/۱ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده است. صنایع سبک ایران در غیاب سرمایهگذاران بینالمللی از بنیان در حال فرو ریختن هستند و نیاز به تکنولوژی و مهارت در بازارهای جهانی دارند ولی راه ورود سرمایهگذاری خارجی بسته شده است.حقیقت تلخ است که ایران را کوچک کردهاند و تصورشان این است که مردم رضایت دادهاند و از این وضعیت گلایه ندارند، اما اینطور نیست. ایرانیان همواره در حال مقایسه خود با دیگر کشورها هستند و هرگز راضی نیستند اندازه زندگیشان در هر دوره کوچکتر و آرزوهایشان نیز دمبریدهتر از قبل شود. ایرانیان با همه کجیها و کاستیهای تاریخی آرزوهای بلند دارند و اگر وضعیت کلان کشور راه را باز کند، مثل حالا که بیشترشان از صبح تا شب سخت کار میکنند تا اندازه زندگیشان کوچکتر نشود حاضرند باز هم بیشتر کار کنند. ایران نباید به سوی کرهشمالی شدن سوق داده شود.
جهان صنعت
کرسیهای آزاد اندیشی خیالی وزیر علوم
وضعیت دانشگاهها از حیث علمی، سیاسی و فرهنگی اصلاً خوشایند نیست. گرچه رتبهبندی جهانی نشان میدهد که رتبههای دانشگاههای اصلی ایران نسبت به سال گذشته در حال کاهشی معنادار است، ولی ما که در ایران هستیم، نیاز چندانی به این رتبهبندی هم نداریم، چون آشکارا میبینیم که دانشگاهها در مسیر افول هستند و چه معیاری بهتر از سخنرانیهای آقای وزیر در پنجمین اجلاس ملی کرسیهای نظریهپردازی. در واقع این سخنرانی نشان میدهد که هیچ امیدی به بهبود وضع دانشگاهها نباید داشت. ظاهراً تصمیمگیر اصلی دانشگاهها، آقای وزیر نیست، چون یک وزیر تا این اندازه منفعل و بهصورت کلیگویی نظر نمیدهد؛ گویی که شخص ثالثی بیرون از وزارتخانه در حال کلیگویی است. آنهایی که یک بیانیه را در دفاع از دانشجویان امضا کردند، امروز در صف بازنشستگی و اخراج هستند؟ یا استادان باسواد و جوانی که به صرف همدلی با دانشجویان خود و دفاع از محیط دانشگاه یکییکی اخراج میشوند؟ و آقای وزیر هنوز دنبال کرسی آزاداندیشی خیالی است. جالب است که دنبال نیازآفرینی!! برای نسلهای آینده هم هستند. دانشگاهی که از شناخت و تحلیل نیازهای کنونی و عاجل خود برکنار است یا مجاز به آن نیست، چگونه میخواهد نیازهای آیندگان را شناسایی یا حتی خلق!! کند.
هم میهن
حضور اصلاح طلبان برای گرم کردن تنور
سال انتخابات است و برخوردهای سیاسی چهرههای شاخص جریانهای مختلف هم امری معمول، اما جریان سیاسی اصولگرا مدتی است به دلیل نگرانی از مشارکت پایین مردم، تصمیم گرفته جریان اصلاحطلب را هم وارد بازی کند البته نه بهعنوان رقیب که در ظاهر بهعنوان بازارگرمکن انتخابات مجلس دوازدهم و سخنان اخیر محمدرضا باهنر هم گواهی است بر این مدعا.
در تجربه دو انتخابات گذشته یعنی مجلس یازدهم و ریاستجمهوری سیزدهم با ردصلاحیت نامزدهای اصلاحطلب فضا برای رقابت درونجناحی اصولگرایان فراهم شد و در انتها هم انتخاباتی که رنگوبوی یک ائتلاف را داشت، منجر به پیروزی با مشارکت نهچندان بالا شد. البته گویا تکرار آن شرایط، امروز جزء آرزوهای جریان اصولگراست، زیرا عملکرد نهچندان قابلدفاع مدیریت یکدستشده این جریان در حاکمیت اجرائی و قانونگذاری نشان داده توانایی اقناع افکار عمومی برای بازگشت به صندوقهای رأی را ندارد. ازاینرو حضور جریان رقیب می
تواند شرایط را برای رقابتیشدن به امید آشتی مردم با صندوقهای رأی فراهم کند، هرچند عوامل بسیاری سبب ریزش افکار عمومی شده و حتی حضور چهرههای شاخص اصلاحطلبان هم ظاهرا و بهتنهایی نمیتواند ورق مشارکت در انتخابات را برگرداند. بماند که بخشی از جریان اصولگرایان هم در این بین فقط در نتیجه مشارکت حداقلی توانستند بهراحتی وارد مجلس شوند و تلاش دارند شرایط انتخاباتی در فضای کنونی و حذف مهرههای احتمالی اصلاحطلبان را بهطور جدی پیگیری کنند و حتی مانع هر نوع ائتلافی میان معتدلین جریان اصولگرایی شود.
شرق