رصد خبر | روزنامههای حامی و منتقد دولت در شماره امروز ۲۲ مرداد تحولات مرتبط با انتخابات مجلس را مورد توجه قرار دادهاند. حامیان دولت رکوردشکنی ثبت نام و داوطلبی برای نامزدی را نشانگر نوید انتخابات پر رونق دانستهاند و منتقدان هم راهبرد انتخاباتی اصلاحطلبان و دلایل عدم اقبال آنان برای پیش ثبت نام را تبیین کردهاند.
هزینه استقرار منافقین برای کانادا
جدا از تبعاتی که حضور منافقین برای ایرانیان ساکن در کانادا خواهد داشت، آنها به کانادا فراخوانده نشدند تا به تفریح و سرگرمی بپردازند. بهطور حتم قرار است منافقین فعالیتهایی را که تا پیش از این در آلبانی انجام میدادند را با امکانات و پشتیبانی گستردهتر اتاوا ادامه دهند. اگرچه با ترک اروپا توسط منافقین و فاصله گرفتن آنها از مرزهای ایران، بخشی از ابزارهای این گروه ازجمله لابیهای ضدایرانی آنها تحتالشعاع قرار میگیرد اما عزیمت به کانادا فرصتهایی را نیز درجهت تقابل حداکثری با ایران در اختیار منافقین قرار میدهد. جدا از جاسوسی و تخلیه اطلاعاتی از طریق تماس تلفنی، منافقین در سالهای اخیر متمرکز بر عملیات سایبری و تخریب زیرساختهای مبتنیبر آن هستند. در کانادا این گروهک به ابزارهای پیشرفتهتری برای عملیات سایبری علیه تهران دسترسی خواهد داشت. در کنار این سرویس جاسوسی کانادا نیز پشتیبانیهای لازم را از این گروهک میکند، اما این میدان یک سوی دیگر هم دارد و آن ایران است. اگر قرار بر فعالیت این گروهک بهویژه در حوزه عملیات خرابکارانه علیه ایران باشد، برپایه قاعده مقابله به مثل در حقوق بینالملل، ایران نیز پاسخ به این حملات را حق خود میداند. اگرچه هنوز مشخص نیست در آلبانی چه فرد، گروه یا کشوری به زیرساختهای این کشور حمله کرده است، اما درنهایت تیرانا متوجه تبعات عملیات سایبری علیه یک کشور دیگر شد. به گزارش «Defense Tech»، موسسه نظامی و امنیتی ایالاتمتحدهآمریکا، ایران با استناد به آمار دریافتی از سازمان اطلاعات آمریکا جزء پنج کشور دارای قویترین نیروی سایبری است. در همین راستا سال گذشته «نشنال اینترست» در گزارشی با اشاره به عملیات سایبری پیچیده ایران در مقاطع مختلف نوشت که «نیروهای سایبری ایران صرفا به این دلیل که عملیاتهای پیچیده و پرمهارتی را راهبری میکنند، خطرناک نیستند. آنها همچنین تا حد زیادی حاضر به انجام ریسکهای غیرقابل باوری هستند که آنها را خطرناکتر هم میکند.» میدان دادن کانادا به منافقین بهمنظور عملیات سایبری برای اتاوا کمهزینه نخواهد بود.
فرهیختگان
خواست مردم ادامه گشایش در سیاست خارجی
استقبال مردم از پیدایش تغییر در سیاست خارجی و نوع نگاه به روابط بینالملل، باید دولتمردان را با این واقعیت آشنا کند که سیاست توازن مثبت در عمل نه در شعار، خواست مردم است. این، یک خواسته فاقد پشتوانه نیست. مردم در سالهای اخیر این واقعیت را لمس کردهاند که سیاست خارجی متصلب به زیان کشور است و تنگناهای اقتصادی شدیدی را به مردم تحمیل میکند. این واقعیت نیز بر همگان روشن شده است که با مذاکره و دفاع از منافع ملی براساس منطق قوی میتوان به نتایج مفیدی رسید. گشایشهائی که طی ۶ ماه اخیر در روابط با عربستان و کشورهای عربی جنوب خلیج فارس و سپس در مبادله زندانیان با آمریکا و فراهم ساختن مقدمات آزادسازی مطالباتمان از کره جنوبی حاصل شد، مهر تاییدی است بر همین واقعیت. به همین دلیل، خواست مردم اینست که گشایش در سیاست خارجی ادامه پیدا کند و سیاست توازن مثبت، محور اصلی و غیرقابل تغییر در روابط بینالملل کشورمان باشد.
جمهوری اسلامی
سلب مسئولیت از پلتفرمهای قانون شکن
دو هفته قبل، بعد از اقدام هماهنگ برخی از این سکوهای مجازی در مقابله با قانون حجاب و عفاف، شماری از آنها به تعطیلی و توقیف کشیده شدند و ساعاتی بعد با توجه به نیازهای بر زمین مانده مراجعهکنندگان از آنها رفع توقیف شد. این اقدام نظام با توجه به ضرورت گردش کار بسیاری از مراجعهکنندگان اتخاذ شده بود و درخور ملامت نیست. اما در این خصوص نکته با اهمیتی در میان است که نباید و نمیتوان از آن غفلت کرد.
به این دو گزاره توجه کنید. کدام نظام حکومتی -از هر نوع و با هر ساختاری- یک دولت موازی را در درون خود تحمل میکند؟! پاسخ این سؤال، بدون کمترین تردیدی منفی است. اکنون به گزاره بعدی نگاه کنید و آن، این که سکوهای مورد اشاره از امکانات و ظرفیتهای نظام استفاده -بخوانید سوءاستفاده- میکنند و از خود سرمایهای به میان نیاوردهاند. حالا جای این سؤال است که اگر وجود پلتفرمهای خدمترسان ضروری است، که هست، چرا از سکوهای قانونگریز سلب صلاحیت نمیشود و مدیریت آنها به افراد صاحب صلاحیت و تحت نظارت مستقیم مراکز ذیربط واگذار نمیشود؟! مگر امکانات و ظرفیتهای مورد استفاده آنها متعلق به نظام نیست؟! بنابراین چرا مالکیت و مدیریت آنها در اختیار نظام نباشد؟! میفرمایند به نیروی کارآزموده نیاز است. بسمالله! مگر مدیران کنونی این پلتفرمها شقالقمر میکنند؟! توان و هوشمندی نیروهای متعهد و پا به رکاب ایران اسلامی را دستکم نگیرید. و بالاخره گفتنی است که خوشبختانه زمزمههایی برای تحقق این خواسته در میان مسئولان شنیده میشود.
حسین شریعتمداری- کیهان
کره جنوبی باید تاوان سرسپردگی به آمریکا را بپردازد
کرهجنوبی وقتی در خواب بود، توافق شد که پولهای ایران را آزاد کند! همینقدر زبون و وابسته و بدون استقلال سیاسی. اما این نباید پایان کار باشد. ایران باید یک کار عظیم فرهنگی و سیاسی را آغاز کند و به عنوان الگویی برای آیندگان آن را به محک تجربه بگذارد. باید علاوهبر پیگیری یک کار مستحکم حقوقی در نظام بینالملل برای شکایت از کرهجنوبی که سالها سرمایه عظیمی را از ایران بلوکه و آن را مشمول خسارت کرد، یک کار گسترده فرهنگی نیز برای تحدید همهجانبه اقتصاد و کالاها و تولیدات فرهنگی کرهجنوبی در داخل کشور انجام شود. این یک رویه تجربهشده فرهنگی در تاریخ بسیاری از کشورهاست. دنیا باید بداند که یکبار خیانت مقابل ایران تاوان سنگینی دارد. چهمعنا میدهد بازار ایران را در دست تولیدات لوازمخانگی و گوشی کرهای قرار دهیم. واردات این محصولات باید دستکم برای یک دهه ممنوع شود یا عوارض سنگین داشته باشد. همچنین تلویزیون ایران باید کار بسیار اشتباه پخش شبانهروزی سریالهای کرهای را که یک دههای است در دست گرفته، کنار بگذارد. شاید در ابتدا این سریالها را برای پوشیدهبودن شخصیتهای زن انتخاب کردند، اما آثار این نوع فرهنگ با آن محتوای پوچ و دیالوگ تکراری تهوعآور «چطور جرئت کردی!» که نیمی از دیالوگ بازیگران هر سریالی را شامل میشود، اثر برعکس بر فرهنگ تماشاگران این سریالها گذاشته است. روابط سیاسی ایران با کره نیز باید بهکلی برای یکدهه متفاوت از روابط دوستانه با شرق باشد. برای آیندگان باید الگویی مناسب فراهم کرد و باید ایرانیان غرور و تعصب خود را در این ماجراها حفظ و تقویت کنند. کره باید تاوان سرسپردگی محض و بردهوار به امریکا را بپردازد.
جوان
توافق نهایی پس از انتخابات آمریکا
آنچه توافق نامیده میشود، یک تفاهم حداقلی بود. این تفاهم، پلنی مثبت برای اعتمادسازی و گفتوگوهای بیشتر بود. نسبت به این موضوع اطمینان دارم که بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و در صورت پیروزی مجدد دموکراتها گستره توافق ابعادی جدیتر و بزرگتر به خود خواهد گرفت. آنچه که دولت آمریکا در مقطع کنونی میخواهد حصول مفاهمه و توافقی شفاهی برای کنترل برنامه هستهای ایران است. در واقع، واشنگتن نمیخواهد غنیسازی هستهای ایران به مرحله غیرقابل مهار برسد. در همین راستا نیز حاضر است برخی امتیازات را به تهران بدهد یا به روایت دیگر، با ایران مفاهمه داشته باشد.
عبدالرضا فرجی راد- تجارت
پروژه تخریب سوپر انقلابیها
افراد و گروههایی که با رمز «سلاحورزی» در حال حمله به رئیس مجلس هستند، نشأت گرفته از یک تشکل حزبی شبکهای است که اخیرا پا به فضای سیاسی کشور گذاشته است و تلاش دارد برای مطرحکردن خود، به دیگران حمله کند و برای نیل به این مهم نیز، از تهمت زدن ابایی ندارد.
حال این سوال اساسی مهم است که این افراد و گروهها چرا به دنبال دوقطبیسازی هستند؟ آیا هدف انتخاباتی دارند که در آستانه انتخابات به دوقطبیسازی و ایجاد اختلاف روی آوردهاند؟ حتی اگر هدف در مجلس شورای اسلامی بعدی است، آیا باید مجلس فعلی را که به گفته رهبر حکیم انقلابی «مجلس انقلابی» است، تخطئه و رئیس آن را تخریب کنند؟ آیا به دنبال تشکیل مجلس «انقلابی»تر هستند؟ اگر هدف تشکیل «مجلس انقلابی» است که مجلس فعلی به فرموده رهبر معظم انقلاب، انقلابی است؟ نکند این گروه به دلیل افراط و تفریطها در حال عبور از سخنان رهبر حکیم انقلاب هستند؟
در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم، موتور برخی جریانها و افراد سوپر انقلابی روشن شده است و فعلاً به بهانه سلاحورزی به تخریب مجلس و قالیباف میپردازند. این پروژه یکی از چندین پروژه تخریب سوپر انقلابیها تا اسفند ماه ۱۴۰۲ است.
صبح نو
دخالت دولتی در انتخابات مجلس
در اسفندماه گذشته، گروهی سیاسی تحت عنوان شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی که مخفف آن «شریان» است تشکیل شد. در نخستین جلسه آن، مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی، سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی، معاون رئیسجمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران و سید محمود نبویان از نمایندگان مجلس حامی دولت حضور یافتند. انتخاب دبیرکل و سخنگو نیز شائبه نزدیکی این گروه را به برخی چهرههای دولتی میرساند. ابوالقاسم جراره، دبیرکل این گروه، از مدیران فعلی دیوان محاسبات کشور است. فاطمه سادات حمیدیان، سخنگوی شریان نیز از مدیران وزارت راه و شهرسازی و رئیس مرکز توسعه و سیاستهای راهبردی آن وزارتخانه است. همچنین، طبق گزارش برخی رسانهها، جلسات شریان در سالن جلسات شرکت عمران شهرهای جدید که از شرکتهای مهم وزارت راه و شهرسازی است، برگزار میشود. جالبتر آن است که میثم نادی، عضو شورای مرکزی شریان نیز که در گذشته مدیر روابط عمومی دیوان محاسبات کشور بود، سرپرست حوزه ریاست و روابط عمومی شرکت یادشده است. این شائبهها موجب شده است که در افکار عمومی، مسأله دخالت و ورود چهرههای دولتی به انتخابات مجلس شکل بگیرد.
صبح نو
چرایی رویگردانی اصلاح طلبان از انتخابات
ناامیدها را میتوان همان طیفی از منتقدان وضع موجود ارزیابی کرد که با وجود مرزبندی با نیروهای برانداز و با آنکه همچنان راهبرد «اصلاحات» را بهترین گزینه برای عبور از وضع موجود معرفی میکنند، اما بستر و زمینه اجتماعی و سیاسی موجود را برای تکرار روندهایی که طی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۷۶ کموبیش اتخاذ میکردند، فراهم نمیبینند و در نتیجه، حتی در سطح نامزدی و اقدام به پیشثبتنام هم قائل به مشارکت سیاسی صندوقمحور نیستند. این طیف از نیروهای منتقد، عموماً سه دلیل اصلی را برای عدم مشارکت انتخاباتی خود برمیشمارند.
دلیل نخست، فراهم نبودن بسترهای مشارکت از سوی ساختار سیاسی است که عملاً چشماندازی برای تاییدصلاحیت این طیف از نیروها را پیش روی آنان نمیگشاید. نوع و ابعاد ردصلاحیتها در انتخابات مجلس یازدهم (۱۳۹۸) و بهویژه ریاستجمهوری سیزدهم (۱۴۰۰) چنان گسترده بود که بخش مهمی از نیروها و احزاب جبهه اصلاحات را از آزمودن دوباره بخت خویش بازمیدارد.
دلیل دوم و شاید مهمتر، افول جدی موقعیت پارلمان در دو دهه گذشته است که عملاً جایگاه مجلس را از موقعیت ایدهآلیستی «رأس امور» به نهادی حاشیهای و فاقد کارکرد لازم در حوزه قانونگذاری و نظارت فرو کاسته است. البته، مجلس پیش از این و در سه دهه اول عمر نظام سیاسی نیز با ایراداتی ساختاری و اساسی چون فقدان ساختار حزبی، پررنگ بودن مناسبات قومی، منطقهای و بسترسازی برای تصمیمات پوپولیستی و غیرکارشناسی مواجه بود؛ اما بااینحال، کلیت نهاد مجلس سطحی از اعتبار و وزانت را در معادلات کلی درون ساختار سیاسی داشت و عملاً، مهمترین صحنه کشاکش سیاسی بود. حال آنکه از مجلس هفتم به بعد، طی روندی فرسایشی و نزولی مدام از اعتبار و موقعیت نهاد مجلس در برابر دیگر ارکان و نهادهای قدرت کاسته شده است؛ بهگونهای که میتوان امروز در بهترین حالت، آن را نه نهادی سیاسی و سیاستگذار، بلکه بخشی از بوروکراسی حاکم توصیف کرد که گاه نقش ماشین امضاء و گاه نقش دستانداز در مسیر فعالیت وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی را ایفا میکند. درعینحال، خالی شدن پارلمان از چهرههای مؤثر و شناختهشده و ریشهدار سیاسی، کارکرد آن را در جهت مشروطهسازی قدرت نهادهای دیگر و یا دستکم طرح مواضع جدی، اساسی و ملی از سوی نمایندگان (که مثلاً در مجلس ششم وجود داشت)، منتفی کرده است.
دلیل سوم، اما وجهی اجتماعی دارد. اگر در برخی ادوار مجالس قبل (مثلاً مجلس دهم) همچنان دو دلیل اول و دوم وجود داشت و عملاً ساختار سیاسی نه در حوزه بررسی نامزدها و نه در حوزه جایگاه و موقعیت پارلمان، به خواست و مطالبه اصلاحطلبان پاسخ مثبت نمیداد؛ اما دستکم در سطح جامعه، اعتبار و موقعیت این جریان سیاسی برقرار بود. آرای بالای نامزدهای اصلاحطلب در تهران و اغلب شهرهای بزرگ در انتخابات مجلس دهم، جز در سایه اعتماد و همراهی اکثریت رایدهندگان با خاتمی و جبهه اصلاحات فراهم نمیشد. در آن دوره، بسیاری از چهرههای ناشناخته و یا کمترشناختهشده به مجلس راه یافتند که جز توصیه و تایید خاتمی و قرار گرفتن در لیست شورایعالی اصلاحطلبان، اندوختهای در انبان فعالیتهای سیاسی خود نداشتند. این درحالی است که از اوایل سال ۱۳۹۷ (مقطع خروج ترامپ از برجام و بروز تورم فزاینده)، گویی آتشی بر خرمن اعتماد مردم به اصلاحطلبان زده شد. البته، اکثریت حامیان سابق اصلاحات نهفقط از اصلاحطلبان که از کلیت مشارکت انتخاباتی دل بریدند و به همین جهت هم، انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ با مشارکت حداقلی همراه شد تا راست رادیکال، در غیاب اکثریت دولت و مجلس را در دست گیرد. با توجه به روند تحولات چهار سال گذشته و بهخصوص اعتراضات ۱۴۰۱، شکاف میان جامعه و ساختار سیاسی افزایش یافته است. از سوی دیگر، مجموعه برآوردها، ارزیابیها و نظرسنجیها مخصوصاً در پایتخت و کلانشهرها نشان از آن دارد که گرایش به عدم مشارکت انتخاباتی، همچنان در سطح جامعه پررنگ است و اگر درصد مشارکت از انتخابات مجلس یازدهم پایینتر نیاید، بعید است بالاتر برود. ازاینرو، بخش بزرگی از نیروهای منتقد وضع موجود و مخصوصاً اصلاحطلبان، شعارها و رویکردهایی چون «همراهی با مردم» را در دستور کار قرار دادهاند و در شرایطی که میبینند احتمالاً رایای برای آنان وجود ندارد، طبعاً پیشاپیش هرگونه مشارکت انتخاباتی را کنار گذاشتهاند و در نتیجه، از همین مرحله پیشثبتنام، نیازی به حضور و ورود خود احساس نکردهاند.
هم میهن
راهبرد انتخاباتی اصلاحطلبان بیانیه خاتمی
راهبرد اصلاحطلبها در این دوره از انتخابات که در بیانیه جبهه اصلاحات هم مورد تاکید قرار گرفت، راهبرد ۱۵بندی سید محمد خاتمی است.امیدواریم حاکمیت بندهای این بیانیه را مورد توجه قرار داده و زمینه ارتباط نزدیک با مردم و مطالبات مردم را فراهم سازد.
مهم مردم هستند نه اصلاحطلبان، اصولگرایان و… اگر این احزاب اهمیت و ظرفیتی دارند در نزدیکی به مطالبات مردم است. اگر قرار باشد هزینه عدم مشارکت مردم در انتخابات به گردن اصلاحطلبان بیفتد ابتدا باید زمینههای مشارکت فراهم شود، بعد مسوولی برای موضوع مشارکت تعیین شود.البته مردم کاملا آگاهند و میدانند کدام دسته، گروه و جریان، تمامیتخواه هستند و مطالبات آنها را کنار گذاشتهاند.
جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات- اعتماد
استصواب عاملی برای پیروزی انتخاباتی اصولگرایان
تکیه بر شعارهایی چون مشارکت زنان، شایستهسالاری، تنشزدایی، مردمسالاری، تخصصگرایی و… به عنوان مهمترین شعارهای اصلاحطلبان ، آنها را در نزدیکترین فاصله با نسلهای جوان قرار داده است. معادله نظارت استصوابی اما همچنان مهمترین مانعی است که میان اصلاحطلبان و گروههای سمپات آنان فاصله انداخته است. طیفهای رادیکال جناح راست به درستی دریافتهاند که حضور چهرههای اصلی اصلاحطلب، هرگز فرصتی برای فتح و پیروزی در اختیار آنان قرار نمیدهد؛ اینگونه است که امید به استصواب بستهاند، حتی اگر به قیمت کاهش مشارکت و از میان رفتن شور و نشاط انتخاباتی تمام شود.
اعتماد
ترکیب صادرات غیرنفتی ایران در ۴ ماه نخست امسال فاجعهبار بوده و نشان میدهد ایران در توسعه صادرات کیفیت و ترکیب صادرات را فدای کمیت کرده است. کاهش ارزش صادرات ایران در برابر افزایش وزنی صادرات نشان میدهد ایران تنها دنبال این است که ارز بیشتری وارد کند. کیفیت کالاهای صادراتی ایران با کشورهای همقدوقواره نشان میدهد ایران بسیار دور از کشورهایی مثل کرهجنوبی و ترکیه قرار گرفته است. شوربختانه صادرات غیرنفتی ایران دنباله همان صادرات نفت و گاز است که با کمترین فرآوری و تبدیل به کالاهای ارزشمند در قالب فرآوردههای پتروشیمی، میعانات گازی و مس و فولاد صادر میشود. تجربه نشان میدهد این رخدادی دنبالهدار است و به مرور ایران ناگزیر خواهد شد همین کالاها را با ارزانترین قیمت صادر کند.
اقتصاد ایران ۴ دهه است از روندهای تحولات تکنولوژیک جهان و نوآوریهای فنی و مدیریتی دور مانده و اگر با همین دست فرمان پیش برویم هرگز به جاده اصلی اقتصاد و روندهای پیشبرنده آن نخواهیم رسید. وای بر کسانی که افتخارشان این شده که بدون پیوستن ایران به افایتیاف و نیز برجام توانستهاند با شرایط ویژه طلب خود را از کرهجنوبی بگیرند.
جهان صنعت