رصد خبر | توصیههایی درباره رفتار با طالبان و هشدارهایی نسبت به آنچه نباید کرد، رونمایی از جایگزین کریدور شمال به جنوب در عراق، نیروهای میانه نقطه امید تغییرات در ایران ، درخواست دادگاه علنی برای دو روزنامهنگار و بی هدف بودن اقتصاد در ایران از محورهای مهم مطالب رونامههای دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ است.
چکیده مطالب مهم روزنامهها را هر روز در رصد بخوانید.
درباره طالبان قضاوت واحد نکنیم
طالبان، طیفی از نیروهاست و قضاوت یکسره درباره همه آنها نمیتواند دقیق باشد. میگویند هم ضدآمریکایی دو آتشه در میان طالبان هست و هم کسانی که از گذشته، پیوند و تبانی با آمریکا (و برخی رژیمهای مشابه) دارند، یا در مرور زمان خریده شدهاند
. طالبان از نگاه این تحلیلگران، سازمانی یکدست نبوده و بعضا حتی میان دو طیف درون آن، تسویهحسابهای خونینی شکل گرفته است. هر چند تفاوت میان برخی طوایف حاضر در جرگه طالبان قابل انکار نیست، اما در عین حال، طالبان، حکومت مستقر در افغانستان است و بنابراین مسئولیت و پیامدهای هر نوع نقض حقوق همسایگان، با اوست. ضمنا دولت طالبان عمدتا با زور اسلحه مستقر شده و دارای مشروعیت کافی از نظر حقوق بینالملل نیست؛ بنابراین، باید بیش از هر دولت دیگری مراقب رفتار اجزای خود باشد.
کیهان
هشدار درباره شرارت طالبان
منطق بازدارندگی این است که هر شرارتی، بلافاصله و متناسب پاسخ داده شود. این ماموریت مهم، باید با افزایش رصدهای اطلاعاتی و ماهوارهای و پهپادی،
در مرز سیستان و بلوچستان و از طریق سامانههای عملیاتی پدافندی تقویت گردد. احترام متقابل، شرط رعایت حسن همجواری است و اگر همسایهای مرتکب شرارت شود یا عناصر شرور را میزبانی کند، حرمت همسایگی را شکسته و مسئول عواقب آن خواهد بود. ما در صیانت از امنیت مرزهای خود، سر سوزنی اهمال و اغماض نمیکنیم.
کیهان
زن غربی الگوی ایده آل اصلاح طلبان
اصلاح طلبان هیچ اعتقادی به حقوق زنان نداشته و اگر هم در مواردی ژست حمایت از حقوق زنان گرفتهاند، تنها برای اهداف و مقاصد سیاسی بوده است. این جریان سیاسی بهویژه در ۸ سال دوره دولت مورد حمایت خود با همه شعارهایش در حوزه زنان کاری انجام نداد . تحولات سال های گذشته و ورود طیف مدعی اصلاحات به مباحثی مانند حجاب اجباری، حضور زنان در ورزشگاه ها، برابری جنسیتی، حقوق زنان (البته به شیوه غربی)، توانمند سازی زنان (کشاندن زنان به تجربیات غرب و استفاده از الگوهای ترکیه و نروژ) حاکی از آن است که آنها نه تنها درصدد هستند شان و موقعیت ایرانی ـ اسلامی زنان را صرفا برای مسائل نازل و پست این چنینی و بدون پرداختن به مطالبات اصلی آنان از جمله اشتغال، ازدواج و… تنزل دهد بلکه با طرح چنین موضوعاتی درصدد به انحراف کشاندن نیمی از جمعیت جامعه و افرادی هستند که مردان از دامنشان به معراج می روند.
این جریان سعی کرده است برای کمرنگ کردن نقش خانواده و نزدیک نمودن زن آرمانی ایرانی به زن ایده آل غربی مرزهای اخلاق و اعتقادات را تضعیف نماید.
کیهان
سرزمین عجیبی به نام اقتصاد ایران
اقتصاد ایران به سرزمین عجایب نزدیک و نزدیکتر میشود. در این سرزمین عجیب هر فرد و هر نهادی برای خودش فعالیت میکند و کاری ندارد که این کارش با آداب مملکتداری و ادب اداره کشور سازگاری دارد یا نه. یک روز میشنویم که مدیران وزارت جهادکشاورزی میخواهند علیه مرغداران جهاد واردات راه بیندازند و این را با صدای بلند هم به اطلاع افکار عمومی میرسانند. دیروز خبر رسید کارخانه داروگر پس از ۱۰۰ سال فعالیت دیگر فعالیت نخواهد کرد و به صف ارج و جنرال پیوسته است. روز دیگر میخوانیم ایران میخواهد کار تولید نفت و گازش را به روسیهای بدهد که پیش از این خیانتش به نفت ایران را اثبات کرده است. یا در خبرها میخوانیم دو سال پس از فعالیت دولت سیزدهم هنوز برای مدیریت عاملی منطقه آزاد کیش فرد متخصص و امین یافت نشده است. روز دیگر میخوانیم وزارت صمت از طریق سازمان وابسته خود قیمت اتومبیل را تعیین کرد و… این سرزمین عجایب نیست؟ تازهترین خبر اما دو شاخ بر سر هر آدم دلسوز به این مرز و بوم برمیافرازد. خبر این است که استاندار مازندران گفته است: تفاهمنامه خرید برنجهای دپوشده سال گذشته میان استانداری مازندران و انجمن تولید و تامینکنندگان برنج ایران با هدف خرید همه برنجهای مانده از فصل شالی گذشته با قیمت متعادل امضا شد.
استانداری مازندران برای چه و با کدام منطق اقتصادی وارد کار فروش برنج شده است و از این فعالیت کدام هدف را دنبال میکند؟
جهان صنعت
عراق جایگزین کریدور شمال به جنوب ایران را رونمایی کرد
عراق در مراســمی از کریدور جایگزین ایران رونمایی کرد؛ کریدوری ۱۷ میلیارد دلاری که مطالعات و اجرای آن را ایتالیایی ها و فرانســوی ها انجام داده اند و
بناســت با اتصال کشورهای حوزه خلیج فارس به ترکیه و سپس اروپا، مسیر ترانزیت کالا از جنوب آسیا به اروپا را کوتاه کند. این موضوع در حالی رخ می دهد که حدود دو دهه است که عراق زیر بار اتصال راه آهن خود با خط ریلی ایران نمی رود؛ مسیری کوتاه که تنها ۳۰ کیلومتر بوده و هزینه آن فقط ۲۵۰ میلیون دلار است.
شرق
نیروی میانه نقطه امید تغییرات در ایران
فعلا نشانهای برای تغییر وضعیت نیست و چشمانداز آینده نگرانکننده است، زیرا ممکن است اوضاع بد معیشتی فعلی بحرانیتر شود، خیزشهای اعتراضی مدنی به «شورشی» تبدیل شود، غرب به بهانه هستهای و اوکراین بر تحریمهای ایران بیفزاید. در چنین وضعیت بدی یک عامل مثبت داریم که برای عبور ایران از وضعیت بحرانی کشور باید قدر آن را بدانیم و آنهم وسیع شدن بخش میانی، عاقل و میانهرو جامعه است.
به قول دکتر سعید برزین در نیم قرن اخیر، تحول بزرگی در جامعه سیاسی ایران اتفاق افتاده و آن فراگیر شدن «بخش میانه» جامعه سیاسی ایران است و این بخش میانه اجازه تداوم هر رادیکالیسمی را به تندرویهای حکومتی و خالصسازان نمیدهد. لذا ادامه سیاستهای بدون بازده بلوک قدرت ممکن است از نفس بیفتد و احتمال تغییر این سیاستها محتملتر از وقوع «انقلابی دیگر» در ایران است.
علامت فربه شدن بخش میانه جامعه چیست؟ پنجاه سال پیش جامعه سیاسی ایران یک وضع دوقطبی با یک بخش میانه خیلی لاغر داشت. یک طرف اندکسالاری دربار شاه بود و یک طرف هم نیروی بزرگ منتقد و انقلابی در جامعه بود و در این میان، میانهروها وزنی نداشتند. تا جایی که سنجابی، رییس جبهه ملی در سال ۵۷ در موضعی قرار گرفته بود که وقتی بختیار، عضو این جبهه، نخستوزیری شاه را پذیرفت از سوی جبهه ملی خائن خوانده و طرد شد. اینک پس از پنجاه سال وضع میانه به شدت تغییر کرده و فراگیر شده است، حتی جامعه به جای قطبی شدن متکثر است. یک طرف بلوک قدرت با پانزده درصد هوادار است- نه چهارتا درباری پا به فرار. در نقطه مقابل سرنگونیطلبان فاقد سرمایه اخلاقی و اجتماعی هستند. (در واقع سرنگونیطلبان از دو نیروی سلطنتطلبان پرخاشگر و مجاهدین- کومله مسلح و مخوف تشکیل شدهاند که به محمدرضا عالیپیام تحولطلب -یا هالوی طنزپرداز- هم رحم نمیکنند و حتی به او مکررا به صورت نمادین تجاوز میکنند). در مقابل اینکه بخش میانه جامعه فراگیر شده است، این نیروی عاقل و محتاط در درون حکومت، در درون سپاهیان، اصولگرایان، اعتدالیون، اصلاحطلبان، تحولطلبان، مستقلین و جمهوریخواهان وجود دارد. در اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ هم شاهد بودیم که هفتاد درصد جمعیت در موقعیت خاکستری قرار داشتند و میانهروی پیشه کردند و نه از سیاستهای بلوک قدرت حمایت کردند و نه اعتمادی به ائتلافهای سرنگونیطلبان داشتند. (حتی وقتی شورای گذار هم تشکیل میشود، اسم آن را شورای «مدیریت» گذار میگذارند. یعنی اینکه ما نمیخواهیم تخریبی گذار کنیم.) روشن است در شرایط فعلی این بخش میانه فراگیر، به یک نیروی سیاسی برای کمک به کشور تبدیل نشده و بلوک قدرت همچنان در برابر تغییر مقاومت میکند. اما اشاره شد این نیروی میانه اجازه هر تندروی را به تندروهای حکومتی و به سرنگونیطلبان آشوبطلب نمیدهد و از آنجا که حکومت برای بقایش نیازمند تامین خدمات زیربنایی برای مردم است، وضع موجود را نمیتواند برای مدت طولانی ادامه دهد و دیر یا زود داروی تلخ درمان میانهروها را در تغییر سیاستها باید بچشد. «محاصره مدنی نانوشته» میانهها در برابر سیاستهای تندروها ادامه خواهد داشت و احتمال نتیجه دادن آن بیش از احتمال وقوع انقلاب در جامعه متکثر ایران است. مهم این است که تا تغییر سیاستهای غلط راهبردی حکومت، نیرویهای میانه جامعه دنبال کنشگری انتحاری نباشند. منظور از کنشگری انتحاری اتخاذ مواضع انقلابی و به استقبال وضعیت بیدولتی رفتن است. ضمنا توصیه به عدم کنشگری انتحاری به خاطر جبونی و ترس کنشگران نیست، بلکه در نتیجه توجه به موقعیت جامعه سیاسی ایران است. گفته شد قانون اساسی مطلوب هم در شرایط بیثباتی و انقلابی به دست نمیآید. جان کلام اینکه در این شرایط بحرانزده، نیروی وسیع میانه در ایران نقطه امید تغییرات ایرانساز است.
حمید رضا جلایی پور- اعتماد
دادگاه همکاران روزنامه نگار علنی باشد
حق همکاران روزنامهنگار در برگزاری علنی دادگاه انکارناپذیر است، مگر آنکه دادگاه اعلام دارد که برگزاری آن مخالف نظم عمومی است. استفاده از این قاعده باید از یک منطق عقلایی تبعیت کند. اگر به هر دلیلی دادگاه علنی نشود، این بهمعنای آن است که دادگاه اعتماد کافی به پرونده و حکم احتمالی خود ندارد و این حقیقتی است که افکار عمومی متوجه آن میشوند.
هم میهن