رصد خبر | سفر رئیسجمهور به نیویورک، ملاقاتها و نشستهای او در این سفر محور مورد توجه روزنامههای حامی دولت در شماره امروز ۲۸ شهریور قرار گرفته است.
مطبوعات منتقد دولت تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا و پیامدهای آن را با کلید واژههای “مذاکره مستقیم” ، “تکمیل پازل توافق” و … برجسته و تحلیل و بررسی کردهاند.
روزنامههای حامی دولت همین خبر را با کلید واژههایی مانند “توافق متوازن” و “پس گرفتن مقتدرانه دلارها” مورد توجه و بررسی قرار دادند.
استقبال هواداران از رونالدو از سوی هر دو طیف روزنامههای حامی و منتقد دولت با رویکردی متفاوت مورد توجه و بررسی قرار گرفته است.
مهار تورم موثرتر از یارانه
بررسیها نشان میدهد که بهدلیل افزایش نرخ تورم و جهشهای نرخ ارز، ارزش واقعی و دلاری یارانه نقدی در سالهای اخیر نسبت به زمان شروع سیاست هدفمندسازی یارانهها به شکل قابل توجهی تبخیر شده است. در نتیجه افزایش پلکانی یارانه نقدی طی سالهای اخیر نتوانسته است در حفظ قدرت خرید خانوار موثر باشد. بنابراین به نظر میرسد برای حمایت از دهکهای کمدرآمد جامعه، مهار تورم باید نسبت به افزایش میزان یارانههای نقدی در اولویت باشد. از سوی دیگر، در صورت افزایش یارانه نقدی ضرورت دارد که منابع آن مشخص باشد تا این افزایش یارانهها، فشار تورمی مضاعفی را به اقتصاد تحمیل نکند.
دنیای اقتصاد
فرصت طلایی رییسی و تیم مذاکرهکننده در نیویورک
سفر امسال آقای رییسی به نیویورک از اهمیت بیشتری نسبت به سالهای قبل برخوردار است. در واقع در سفرهای روسایجمهور قبل اجازه گفتوگو با مقامات آمریکایی داده نمیشد، اما حالا از صحبتهای مقامات دولت اینگونه برداشت میشود که آقای رییسی قرار است در نیویورک با افراد تاثیرگذار ملاقاتهایی نسبتا خصوصی داشته باشد. حتی سخنگوی وزارت خارجه نیز چنین موضوعی را به نوعی تایید کرده است، لذا این مساله نشان میدهد که در این سفر دست رییسجمهوری و تیم مذاکرهکننده بازتر از قبل است.
جهان صنعت
مشارکت در انتخابات بدون دعوت
کوششهای تبلیغاتی طرفداران وضع موجود و اصولگرایان برای جلب مشارکت نیروهای منتقد و اصلاحطلب، هنگامی به نتیجه میرسد که این انتخابات منشأ سود قابلتوجهی برای خیر عمومی و امکان رای دادن به برنامه سیاسی احزاب و گروهها باشد. زیرا منتقدان برای منافع شخصی وارد چنین فرآیندی نخواهند شد. چون نه پولی دارند که مردم را با انگیزههای مادی به پای صندوق و رای دادن به خود بکشانند و نه اصولاً برای خودشان میتوانند کیسهای بدوزند، چون در این صورت دیگر منتقد صادق نخواهند بود. بنابراین، به جای کوششهای تبلیغاتی و پوچ، بهتر است سازوکار انتخابات و حدود اختیارات نهاد برآمده از آن را بازتعریف کنند تا مشارکت انتخاباتی پرشوری را از جانب همه مردم شاهد باشیم. هرگونه تقلیل دعوت به مشارکت به امری تبلیغاتی و نیز تهدید دیگران که اگر نیایید چنین و چنان میشود، هیچ فایدهای ندارد. انتخابات مثل خرید یک کالا است. مردم به نسبتی که انتخابات، نیازهای آنان را تامین میکند، حاضرند در آن مشارکت کنند و این قاعدهای است که طی چند دهه گذشته شاهد آن بودهایم. انتخابات سالم، با نامزدهای رقابتی که نماینده اقشار و گروههای اجتماعی باشند و نهاد برآمده از آن کارآیی لازم در انجام وظایف قانونی خود را داشته باشد، موجب میشود که اغلب مردم برای حضور انتخاباتی دستبهکار شوند. احزاب و گروههای سیاسی نیز انتخابات را بهار فعالیت سیاسی میدانند و در آن مشارکت مؤثر خواهند کرد و نیازی هم به دعوت از آنان نیست.
هم میهن
نگرانی از ابر چالشها و عدم توفیق دولت
حاکمیت یکدست نهتنها نتوانسته بر مشکلات ریشهدار کشور در حوزههایی چون فساد، ناترازی بانکها، معضل بهرهوری و… فائق آید، بلکه در برخی موارد بر پیچیدگی مشکلات هم افزوده است. ۵ خطر مهم فساد برآمده از افزایش معوقات ارزی و عدم وصول آنها، مشکل واردات بنزین، بیانضباطیهای مالی، افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی و ناترازی بانکها، افزایش واردات کالا و خدمات به حدود ۹۳میلیارد دلار و… مهمترین چالشهای کشور است که ما را با ابرچالشهای مستمر مواجه میکند.همه امید ما از یکدست شدن قدرت در ایران این بود که دولت بتواند وارد پروسه اصلاح در بانکهایی شود که متعلق به حکومت هستند، اما دولتی نیستند، اما آمارها نشان میدهند دولت رییسی کوچکترین توفیقی در حل مساله ناترازی بانکها و فساد آنها نداشته است.
لیلاز- اعتماد
اپوزیسیون ایران کاسهلیس بیگانه
اپوزیسیون نظام در داخل و خارج کشور را با گروههای اپوزیسیون در سایر کشورها مقایسه کنید! گروهها و جریانات اپوزیسیون در بسیاری کشورها از شخصیتهای برجسته، کارشناس، دانشمند، هنرمند، مقاوم، صاحب فکر و اندیشه و… تشکیل شده است. حالا به اپوزیسیون کشور خودمان نگاه کنید. چه میبینید؟! یک مشت آدمنمای بیسواد، بیشخصیت، اجق وجقهای علاف، نان به نرخ روزخور، کاسهلیس بیگانه، وطنفروش، نوکر صفت و… غیر از این است؟! اپوزیسیون در کشورهای دیگر از عضویت برخی هنرمندان صاحبنام برخوردارند و اپوزیسیون کشور ما، تعدادی هنرپیشهنما را جذب کرده است که اگر هر چه داشته باشند، هنر ندارند! گروههای اپوزیسیون کشور ما، هر چند روز یکبار با هم ائتلاف میکنند و به بنبست که میرسند یکدیگر را به باد فحش و ناسزا (بخوانید بسزا) میگیرند. مثل اسبهای درشکه که وقتی به سربالایی میرسند و توان حرکت ندارند، همدیگر را گاز میگیرند. این به آن میگوید شعورت از گاو کمتر است! آن بر سر این که در حال سخنرانی است داد میزند که بع بع نکن! آن به این پرخاش میکند که چرا نوار صوتی جلسه محرمانه را به ماموران اطلاعاتی نظام دادهای؟! و… این قصه سر دراز دارد… بخشکیشانس! این هم شد اپوزیسیون؟!
حسین شریعتمداری- کیهان
تحلیل رفتن امتیازات ژئوپلیتیک ایران
در سالهای اخیر دگرگونیهای عظیمی در مسیر ترانزیت غرب آسیا رخ داده که متأسفانه اکثرا به ضرر ایران بوده است. کریدور چین به اروپا از طریق خزر در شمال ایران، کریدور آسیا به اروپا از طریق فاو عراق به ترکیه در غرب ایران و کریدور بندر گوادر پاکستان به چین در شرق ایران در زمره این مسیرهای ترانزیت در دست احداث است که ایران را دور می زنند. کریدور جدید هند- خاورمیانه-اروپا نیز ممکن اســت به شدت از اهمیت تنها کریدور از طریق ایران بکاهد. بدیهی است تا زمانی که رابطه ایران با غرب منفی است و تحریم ها و قرار داشتن در لیست سیاه اف ای تی اف ادامه دارد، تحلیل رفتن امتیازات ژئوپلیتیک ایران نیز ادامه خواهد یافت.
شرق
حس خود تحقیری، خط ضد انقلاب
هواداری طبیعی و استقبال از رونالدو نیز ضدانقلاب را عصبانی کرد. کسانی که تا دیروز میدان داران اصلی فرهنگ شهرت و سلبریتی سازی بودند امروز هواداری را بهانه تحقیر ملی کردند. هواداری جزء لاینفک دنیای جدید رسانه است. به بازیکن و بازیگر هم خلاصه نمی شود. تا شهرت هست، هواداری هم هست و چه بسا اصل و اساس آن در فرهنگ غیرایرانی و سبک زندگی غربی است. قابل نقد است اما هرچه هست در تاروپود زندگی امروز بشر است. برای امروز و دیروز هم نیست. برای ایرانی و غیرایرانی هم نیست. اما سوال این است که چه اتفاقی افتاده که ضدانقلاب برخلاف ذاتش، این واکنش طبیعی در استقبال از یک ستاره فوتبال را بهانه تحقیر ملی ساخته است؟
آیا جریانی که از شکست هیمنه ایران خوشحال می شود، ممکن است دلسوز هویت ایرانی باشد؟ او عصبانی است، از شادی مردم، روح و روانش به هم میریزد. خاصه وقتی این شادی مردمی همراه با بی اعتنایی و تحقیر ضدانقلاب در فراخوان ۵۲ شهریور باشد. برای او فرقی نمی کند این شادی از آزادشدن پول های بلوکه شده باشد یا اخلاق و جوانمردی و ملی گرایی تیم کشتی یا استقبال از یک ستاره فوتبال. پروژه تحقیر ملی او برای هر سطحی از جامعه ایران برنامه دارد. از نخبه تا توده، باید حس خودتحقیری پیدا کند. خط همین است و در نهایت اینکه مراقبت کنیم این خط را کامل نکنیم؛ به هر بهانه ولو نقد اجتماعی.
همشهری