رصد خبر | محور کانونی تفاوت خبری روزنامههای حامی و منتقد دولت در شماره امروز ۷ شهریور، راهاندازی فاز ۱۱ پارس جنوبی بود.
در حالی که روزنامههای حامی دولت با کلید واژه “شکست تحریم” این خبر را برجسته کرده و در قالبهای مختلف پیگیری کردهاند، اکثر روزنامههای منتقد دولت با سکوت از آن عبور کردهاند.
روزنامههای منتقد دولت واکنش منفی به بیانیه وزارت کشور در حمایت از حذف استادان و احتمال احیای برجام را مورد توجه قرار دادهاند.
عبور چپهای تحریمی از صندوق رأی
اینکه یک جریان سیاسی، قانونی را که در مجلس به تصویب رسیده و از تأیید شورای نگهبان هم عبور کرده و ابلاغ شده برنمیتابند، ریشه در همان استبداد و مشی دیکتاتوری دارد که اتفاقاً پشت نقالهایی مانند دموکراسی، جمهوریخواهی و مردم، پنهان مانده است. اما سخنان رئیس جدید جبهه اصلاحات را باید فراتر از این تحلیل کرد. مقابله با قانون در قاموس این جریان تحریمی که با چاشنی «مردم امیدی به شرکت در انتخابات ندارند» چگونه قابل تحقق است وقتی که از صندوق رأی هم عبور کردهاند؟! جز اینکه آنها به روشهای خشونتآمیز و اردوکشیهای خیابانی دلبستهاند؟ آیا این تهدید رخدادهای دهه ۶۰ را تداعی نمیکند؟
جوان
نگاه امنیتی به دانشگاه
درحالیکه فضای رسانهای و دانشگاهی کشور در روزهای گذشته در تبوتاب برخورد با تعدادی از استادان دانشگاه قرار داشت و در انتظار پاسخی روشن از سوی مسئولان وزارت علوم و واکنش نهادهای فرهنگی و آموزشی بود، دیروز بیانیهای منتشر شد که بهنوعی، پشت پرده و واقعیت مسئله را آشکار کرد. این بیانیه، برخلاف انتظار نه از سوی وزارت علوم یا مسئولان فرهنگی کشور، بلکه از سوی یک دستگاه سیاسی-امنیتی، یعنی وزارت کشور صادر شد. این وزارتخانه در بیانیه خود، واکنشهای جامعه علمی و دانشگاهی کشور به حذف و تعلیق استادان دانشگاه را به «سیاسیبازی و بهرهبرداریهای جناحی و انتخاباتی از ظرفیت بزرگ دانشگاه» فرو کاسته است و عجیبتر اینکه، رسماً خود را در جایگاه تصمیمگیرنده برای دانشگاهها تعریف کرده است و استادان اخراجی یا معلق را «دچار رکود علمی» معرفی کرده است. وزارت کشور در بیانیه خود البته هیچ لزومی ندیده تا توضیح دهد که چرا و به چه دلیل لازم بوده این وزارتخانه در موضوعی که ارتباطی با آن ندارد، ورود کند؟
صدور این بیانیه، در عمل سند منتشرشده در فضای مجازی مبنی بر طرح پیشنهادی وزیر کشور به رئیسجمهوری جهت پاکسازی گسترده دانشگاهها و جایگزینی استادان منتقد و معترض با نیروهای همسوی دولت را تایید میکند. بهعبارت دیگر، حتی اگر بپذیریم چنین سندی وجود خارجی نداشته است؛ اما بیانیه دیروز وزارت کشور نشان داد همان سند نانوشته، مبنای عمل و چراغ راه دولت سیزدهم و متحدانش در ساختار یکدست موجود در حوزه علم و دانشگاه است.
هم میهن
پیشبینی ۳۰ درصد مشارکت در انتخابات
مروری بر روند مشارکت مردم و تطبیق آن با حوادث؛ رفتار حاکمیت؛ نوع و جنس مطالبات عمومی نشان میدهد که میزان مشارکت مردم طی سالهای آخر قرن ۱۴ هجری شمسی با افت جدی مواجه بوده و واکنشهای عمومی جامعه در لابهلای اعتراضات و مقالات و گفتوگوهای رسمی و غیر رسمی به سمت و سوی انتقادات اساسی و بنیادی رفته است.
تشدید مشکلات گذشته و ضعف حاکمیت در مدیریت و مهار بحرانها و ناتوانی در پاسخگویی موثر به مطالبات و سوالات جدید و قدیم به ویژه در حوزه جوانان؛ شرایط را به گونهای رقم زده که مردم با نگاه به تجربه ۴ دهه قبل؛ تامین خواستههای خود را دیگر در کنار آمدن با صندوق رای نمیبینند.
لذا در صورتی که اقدامی اساسی برای جلب نظر مردم صورت نگیرد و وضعیت به همین روال ادامه پیدا کند مشارکت مردم در دوره دوازدهم همچنان روند کاهشی خود را ادامه داده و بهطور میانگین کشور از ۳۰٪ فراتر نخواهد رفت.
اعتماد
دلایل اندوهگینی مردم
شهروندان ایرانی این روزها برای اندوهگین بودن دلایل مستحکمی دارند تا برای شاد بودن. یکی از دلایل اصلی آن نیز پس افتادن شتابان میزان درآمد خانوارها نسبت به هزینههاست و امید شهروندان به اینکه در آیندهای نزدیک و حتی میانمدت به ثبات برسند کمرنگ شده و این حالت میتواند به دلسردی بیشتر منجر شود. دولتهای ایران به ویژه دولت سیزدهم هنوز نتوانستهاند شهروندان ایرانی را به آینده خوش امیدوار کنند. شاید دگرگونی بنیادین در ساختار سیاست خارجی و رها شدن از دشواریهای چهاردهه ستیز با قدرت اول جهان راه شادی را بسته است.
جهان صنعت
خطر برای ایران
ادارهکنندگان ایران هنوز به دو مساله باور عمیق دارند: یک، بردباری و مدارای ایرانیان در برابر بدتر شدن کسبوکار و سقوط بیشتر رفاه مادی برای یک دوره کوتاه و دو، تواناییهای طبیعت ایران برای تامین نیازهای حداقلی شهروندان ایرانی.
نهادهای مسوول همچنین به تواناییهای خود برای مهار هرگونه سرکشی و نافرمانی مدنی شهروندان و ناتوانی ایرانیان برای نافرمانی گسترده باور دارند. با استناد به این باورهاست که برخی نهادها بهرغم همه سختیهایی که بر شهروندان تحمیل میشود و بهرغم میل گسترده ایرانیان به مهاجرت و نیز با اینکه تضعیف زیرساختهای ایران روندی فزاینده را تجربه میکند و سیاست خارجی ایران از تعادل خارج شده و سازمان مبارزه سیاسی یکسویه شده و منتقدان از هر قشر و گروه و ماهیت فکری از صحنه رقابت بیرون رانده شدهاند، بازهم بر ادامه همین رفتارهای ناکارآمد ادامه میدهند.
با نگاهی به ژرفای تنگناهای ایران و نیز مسائلی که حل نمیشوند و چون به فردا افکنده شوند پیچیدهتر میشوند، میتوان با صراحت گفت خطر برای ایران از همیشه نزدیکتر است.
جهان صنعت
سراب یکدستسازی دانشگاهها
نکته مهمی که باید حتماً مورد توجه طرفداران یکدست سازی دانشگاهها قرار گیرد اینست که در شرایط کنونی که فضای مجازی در انتقال افکار و اندیشههای داخلی و خارجی بیرقیب و یکهتاز است، محدود ساختن فکر و علم در دانشگاه نهتنها جواب نمیدهد بلکه نتیجه عکس خواهد داد. راه درست اینست که مسئولان دست از طرح یکدست سازی بردارند و به ضوابطی که برای گزینش و ادامه کار اساتید وجود دارد عمل کنند. خوبست حضرات در این نکته نیز تامل کنند که وقتی یکدست سازی در مدیریت کشور تجربه ناکامی از آب درآمد، امید بستن به یکدست سازی در عرصه علمی و فکری مثل دل بستن به سراب است.
جمهوری اسلامی