رصد خبر | با وجود جنایت اسرائیل در جنین، شورش در فرانسه و احتمال گسترش آن در اروپا همچنان مورد توجه رسانههای اصلی حامی دولت در شماره امروز ۱۳ تیر بود.
اکثر رسانههای منتقد دولت تحولات مرتبط با مذاکرات هستهای ، مرگ برجام، نقش صدا و سیما در انتقال مرجعیت رسانهای به خارج و تحولات مرتبط با انتخابات و تغییر قانون آن را برجسته کردند.
دست خالی اصولگرایان در انتخابات
اصلاحطلبان کلیدواژههایی مانند نظارت استصوابی، ردصلاحیت توسط شورای نگهبان، مهندسی انتخابات و… را به عنوان حربههای تبلیغاتی مرتبا تکرار میکنند. نتیجهای که از این تکرار میخواهند بگیرند، بیفایده بودن حضور اصلاحطلبان و بیثمر بودن مشارکت شهروندان در انتخابات است. طبیعتا هر دفاع بد از عملکرد نهادهای سیاسی و نظارتی در انتخابات، پاس گل دادن به آنهاست. اصلاحطلبان تاکید میکنند اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ میزان اعتماد به سیستم سیاسی را کاهش دادهآین شرایطی هرگونه دفاع اصولگرایانه از رفتار دستگاههای دخیل در آن اتفاقات، آب به آسیاب اصلاحطلبان میریزد. همچنین دفاع غیرمنطقی از دولت مستقر کنونی با وجود ضعفهای جدی و متعدد، دست اصولگرایان را خالیتر میکند.
محمد مهاجری- اعتماد
صدا و سیما و انتقال مرجعیت رسانه ای به خارج
صدا و سیما فقط بدل به تریبون یک جریان خاص سیاسی شده است و این دیدگاهها را بازتاب میدهد. صدا و سیما در یک کلام به یک دستگاه تبلیغاتی بیاثر برای جناح حاکم بدل شده است. به همان میزانی که صدا و سیما آبشخور خود را کوچکتر کرده است و از محدوده کوچکی از ظرفیتهای کشور بهرهبرداری میکند، به همان میزان هم مخاطب کمتری را پیدا میکند و مرجعیت خود را از دست میدهد. به همین دلیل است که صدا و سیما در بین انواع و اقسام رسانههای کشور، (حتی فضای مجازی) حرفی برای گفتن ندارد و در برابر آنها سپر انداخته است. این در حالی است که در بسیاری از بخشها و حوزهها، مردم در گردآوری خبر، تحلیل، تئوری و…خود را بینیاز از صدا و سیما میدانند و نیازهای خود را از طریق رسانههای دیگر تامین میکنند.در واقع صدا و سیما را برآورنده نیازهای خود نمیدانند و حاضر نیستند مناسبات ارتباطی خاصی با این رسانه برقرار کنند. این خطری است که مرجعیت رسانه را از داخل به خارج منتقل کرده است.
جوادی حصار- اعتماد
مرگ قطعی برجام
اوضاع به طرف آرامش و کاهش تنش پیش نمیرود؛ این جمله خلاصه همه تحلیلهایی است که اکنون در مورد توافق هستهای ایران و کشورهای چهار به علاوه یک گفته میشود. با موضعگیریها و تحولاتی که این چند روز رخ داده است تقریبا تردیدی باقی نمیماند که توافق هستهای و مذاکراتی که پیرامون آن و برای احیای توافق بوده، بهطور کامل نابود شده و اگر یک یا چند عضو این توافق هنوز در مورد تداوم مذاکرات و احتمال احیای مجدد تمام یا بخشی از توافق صحبت میکنند حتما امیدی به احیای برجام یا حصول توافقی که بخشی از این موافقتنامه را دربر بگیرد ندارند و بیشتر با هدف لفاظی سیاسی یا بهره بردن از ابعاد حقوقی یک توافق، در مورد برجام به بیان اظهارات خوشبینانه پرداختهاند.
تصمیم یکشنبه شب گذشته انگلستان، آلمان و فرانسه برای آنکه به تقویم پیشبینیشده برجام برای رفع تحریمهای موشکی ایران در حوزه موشکهای بالستیک عمل نکنند و این بند از توافقنامه را به طور رسمی زیرپا بگذارند، در شرایطی که ایالات متحده هم شانسی برای حصول توافق با ایران نمیبیند، از مرگ قطعی برجام حکایت میکند.
جهان صنعت
خطر شفافیت برای مجلس
غیرشفاف بودن مسئله اصلی است، نه فقط حقوق، بلکه مهمتر از آن هزینههای مجلس است که مطابق این گزارش از حوزه نظارتی نهادهای ذیربط خارج شده است. نمایندگانی که با شعار شفافیت آمدند، غیرشفافترین رفتار را پیشه کردهاند. چرا؟ برای اینکه اعتمادی به افکار عمومی ندارند و عملکرد خود را قابل دفاع نمیدانند. از جمله ماجرای خودروهای رانتی که در مجلس گرفتند، همچنان در پرده و غیرشفاف است. هر چه به موسم انتخابات نزدیکتر میشویم، خطر شفافیت برای آنان بیشتر میشود و این فرصت را فراهم میکند تا عدهای دیگر با شعار فریبکارانه شفافیت وارد میدان شوند. ولی در نهایت هیچ نوری بر پرداختهای مالی و رانتهای پشت آن تابیده نخواهد شد، پس «یک کلمه» ما به جای «قانون» فعلاً «شفافیت» است.
هم میهن
تعلیق “مالی” تحول منفی در مذاکرات
ممکــن اســت برجام بــه دلایل متعــدد، به ویژه بــه خاطر از بیــن رفتــن ارزش عــدم اشــاعه آن، دیگر موضــوع مذاکره نباشــد؛ اما موضوعات متعددی بین ایــران و آمریکا وجود دارد کــه توجه به آنهــا ضروری اســت. اگرچه طبــق اصول نقش هیچ مذاکره کننــده ای را نمی توان تعیین کننده شــمرد؛ چراکه مذاکره کننده در چارچوب سیاســت ابلاغی از سوی دولت خود عمل می کند؛ اما هر مذاکره کنندهای دارای ویژگیها، تواناییها، ابتکارات و تمایلات شــخصی خاصی است که میتواند بر روند مذاکرات اثر بگذارد. ویژگیهای رابرت مالی به گونهای است که امــکان میدهد تعلیق او را یک تحول منفی در روند مذاکرات و در راستای سختتر شدن کار به شمار آوریم. بعلاوه گاه تغییر مذاکره کنندگان میتواند به دلیل تغییر سیاست باشد. این تحول بار دیگر نشــان داد که بازشــدن یک دریچه را باید کوتاه مدت فرض کرد و از آن بهره برد؛ چراکه لحظات آبستن تحولات است.
کوروش احمدی- شرق
فائزه هاشمی، پیگیری رویکرد منافقین
نامه فائزه هاشمی، موضعگیری علیه انتخابات به عنوان روال عادی کار سیاسی در کشور و تشویق به برهم زدن نظم سیاسی میکند و همان رویکرد براندازانه منافقین را پیش میبرد.
از سویی، خود اصلاحطلبان هم با هدایت محمد خاتمی، در انتخاباتی تک کاندیدایی و بی رقیب به آذر منصوری برای تکیه بر کرسی ریاست جبهه اصلاحات رأی دادهاند. آذر منصوری دبیر کل حزب تندروی اتحاد ملت است که پیش از این، از عدم حضور در انتخابات دفاع میکردند. اصلاحطلبان برای سوءاستفاده از فضای پس از آشوبهای سال گذشته که به بهانه آزادی زنان صورت گرفت، ترجیح دادند بی اعتنا به کارآمدی، از یک زن در رأس جبهه خود استفاده کنند تا برخلاف ضدیت کلامی با عوامفریبی، در عمل مثل همیشه پوپولیست باشند.
جوان
نبود مدیریت در بازار مرغ
نبود مدیریت سبب شده است در برخی از فصول سال با افزایش بیسابقه تولید مرغ روبهرو باشیم، به طوری که قیمت مرغ بعضاً با کاهش ۱۵هزار تومانی نسبت به قیمت مصوب در بازار عرضه میشود و در برخی فصول سال نیز با کاهش تولید و عدمجوجهریزی واحدهای مرغداری و توزیع ناکافی این محصول نسبت به تقاضای موجود در بازار با افزایش ۲۰ تا ۳۰هزار تومانی نسبت به قیمت مصوب ستاد تنظیم بازار روبهرو هستیم، به طوری که اخیراً تصاویری در فضای مجازی دست به دست میشود که قیمت هر کیلوگرم مرغ در خردهفروشیها به ۱۰۰هزار تومان نزدیک شده است.
جوان
مقایسه شورش در فرانسه و ایران
رسانههای غربگرا تمام اهتمام خود را بر نادیده گرفتن این اعتراضات و توجیه رفتار دولت فرانسه گذاشتهاند. آیا حفظ امنیت یک حق و وظیفه عمومی برای تمام دولتهاست یا فقط دولتهای غرب حق انحصاری دفاع از امنیت خود را دارند؟ ناگفته پیداست کارکرد رسانههای غربگرا جلوگیری از عیان شدن همین استاندارد دوگانه در افکار عمومی است. با این حال انداختن نگاهی به ۵ متغیر «توطئه امنیتی»، «دخالت خارجی»، «الگوی آشوب»، «تهدید تجزیهطلبی» و «مواجهه نیروهای اجتماعی با شورش حادثشده» بهخوبی میتواند مغلطه پشت قیاس تعداد کشتههای فرانسه و ایران را عیان سازد. حوادث سال گذشته ایران یک شورش از پایین به حساب نمیآمد. آنچه به یکباره در خیابانها خود را عیان ساخت، توطئه دستگاههای امنیتی خارجی و برنامهریزی آنها از ماهها پیش، معطوف به ناآرامسازی ایران بود. در حوادث فرانسه اما نمیتوان رد هیچ سرویس امنیتی بیگانهای را برای ناآرام کردن این کشور پیدا کرد. آنچه امروز در فرانسه میگذرد ریشه داخلی دارد و هیچ بازیگر خارجیای نیز تلاشی برای استمرار بخشیدن به ناآرامیها را ندارد، کمااینکه در روزهای گذشته هیچ قدرت خارجی یا نهاد بینالمللی برای تقویت معترضان و اپوزیسیون فرانسه وارد میدان نشده است اما در ایران از نخستین ساعات شروع آشوبهای خیابانی، دهها دولت خارجی با حداکثر توان به حمایت و تقویت آشوبگران پرداختند. از جمله امانوئل مکرون، که این روزها به پدران و مادران فرانسوی هشدار میدهد مانع حضور فرزندانشان در خیابان شوند، در چند نوبت با برخی چهرههای برانداز دیدار کرد. الگوی آشوب در حوادث سال گذشته کشورمان یک الگوی تروریستی بود و ضدانقلاب خارجنشین، رسانههای فارسیزبان و هزاران اکانت مجازی، به ترور تشویق میکردند. رواج ادبیات و الگوی گروهک تروریستی منافقین برای کشاندن جامعه ایران به سمت جنگ داخلی در سایه تبلیغ ترور پیگیری میشد. جراید اصلاحطلب زیرکانه از طرح این پرسش که چه تعداد نیروی پلیس در فرانسه کشته شد دوری میکنند، چون جواب «هیچ» است. شورش معترضان فرانسوی در دسته اقدامات تروریستی جا نمیگیرد و ترور نیز بهعنوان یک استراتژی در این شورشها انتخاب نشده است.
کیهان