رصد خبر | ساختمانی که در ۱۲ سال گذشته محل برگزاری نشستهای دانشگاهی بود و خبرهایش تنها در صفحات خاصی از رسانهها بازتاب داشت، اکنون موضوع داغ خبری شده است.
عزم شهرداری برای مالکیت و یا تغییر کاربری این ساختمان و مقاومت استادانی این ساختمان را خانه دوم خود میدانستند در این روزها سوژه گزارش و خبر شده است.
طبق روایت روزنامههای اصلاحطلب، ماموران شهرداری روز سهشنبه ۱۳ تیر به ساختمان خانه اندیشمندان علم انسانی میروند از آنها میخواهند ساختمان را تخلیه کنند. خانه اندیشمندان از شهرداری شکایت میکند و با وجود دستور قضایی، ماموران حاضر به ترک ساختمان نمیشوند.
اعضای موسسه هم برای نوشتن صورتجلسه عازم کلانتی میشوند.
حیاط خلوت استادانی که امکان حضور در دانشگاه ندارند
خانه اندیشمندان علوم انسانی، نهادی مستقل است که از دهه ۹۰ آغاز به کار کرده است و در ماههای اخیر هم میزبان نشستهای متعددی مانند نشستهای بخارا بوده است.
چرایی ایجاد خانه اندیشمندان علوم انسانی به دهه ۹۰ باز میگردد. علیاصغر قاسمی، رئیس خانه اندیشمندان علوم انسانی سال ۹۸ در گفتوگویی تاکید کرده بود که فلسفه تأسیس این خانه به نیمه دوم دهه ۸۰ و بعد از خانهنشینی برخی از اساتید دانشگاه در حوزه علوم انسانی باز میگشت.
قاسمی به ایرنا گفته بود: «در چنین فضایی ایده تأسیس خانه اندیشمندان علوم انسانی شکل گرفت تا اگر به هر دلیلی برخی اندیشمندان و اساتید دیگر نمیتوانند در دانشگاه حضور داشته باشند یک حیاط خلوت برای این افراد باشد که بتوانند با دانشجویان خود در ارتباط باشند، فعالیتهای خود را ادامه دهند و با همکاران خود همفکری کنند. در واقع تلاش شد فضای روانی که علیه علوم انسانی و اصحاب این حوزه بعد از سال ۸۸ ایجاد شده بود، کاهش پیدا کند و همچنین مانع از این شود که اصحاب علوم انسانی کشور مورد سوءاستفاده دشمن قرار بگیرند.»
خانه اندیشمندان علوم انسانی، ۱۳ گروه علمی دارد که هر گروه شامل ۷ تا ۹ نفر استاد است. ساختمانی که اکنون از آن صحبت میکنیم، در دوره شهرداری محمدباقر قالیباف، طبق قرارداد حبس مطلق به خانه اندیشمندان واگذار شد و حالا شهرداری تهران بدون حکم قضایی در صدد تخلیه ساختمان هستند.
خبرگزاری فارس در گزارشی ، خانه اندیشمندان علوم انسانی را محل «گعده عدهای خاص» توصیف کرد و نوشت: درست در مرکز پایتخت، خیابان استاد نجات اللهی، خیابان ورشو؛ ساختمات ۵ هزارمتری که قرار بود روزی «خانه اندیشمندان علوم انسانی» باشد حالا چندسالی است که به گعدهها و دورهمیهای یک عده خاص تبدیل شده است.
به نوشته این خبرگزاری ، “سایه غمباری بر روح خانه اندیشمندان علوم انسانی سایه افکنده و ساختمان اندیشمندان هم علیرغم بودجه سالانه نگهداشت و نگهداری هم وضعیت مناسبی ندارد و به اتاقهای متروکه تبدیل شده و حیاط خلوت اساتید به انباری وسایل خاک خورده مبدل شده است”.
فارس تحلیل کرده که “پس از بازدید مهدی صادقی، مدیرکل مطالعات فرهنگی و اجتماعی از ساختمان اندیشمندان علوم انسانی، جریان اصلاحطلب که گعده و حیاط خلوت خود را در خطر دیده بودند، موضوع را به رسانهها کشاندند تا با مظومنمایی به شهرداری تهران فشار مضاعف وارد کنند. اعضای سابق شورای شهر تهران و مدیریت شهری گذشته و رسانههای حامیشان که هوز بابت عملکرد ضعیفشان باید به شهروندان تهرانی پاسخ بدهند، در این میان دروغ پلمب خانه اندیشمندان علوم انسانی را هم منتشر کردند”.
خبرآنلاین ، اما از زاویهای دیگر به ساختمان خانه اندیشمندان علوم انسانی مینگرد. این سایت خبری نوشت: خانه اندیشمندان علوم انسانی؛ با سابقهای ۱۲ ساله، اکنون مرکز توجهات افکار عمومی در ایران و بعضا جهان شده است؛ زیرا خانه اندیشمندان علوم انسانی، محل رفت و آمد هزاران دانشجو و اهل فکر، استادان و فرهیختگان دانشگاهی، و عوام اهل فکر و علم و طبقه فهیم بوده است.
به نوشته این سایت، این نهاد مدنی با سابقه و با حفظ استقلال علمی، باعث شده به طور نسبی جایگاه تقریبا مستقلی به خود اختصاص بدهد و با برگزاری جلسات سخنرانی، و ورود جمعیت پرشمار به آن، سرمایه اجتماعی بسیار وزین و مهمی را برای خانه، مردم و کشور فراهم آورد. اما حالا نماینده شهردار میگوید که مدیریت خانه، همسو با نیروهای انقلابی و ارزشی نبوده و قرار است مدیریت آن به همین دلیل تغییر یابد.
تکذیب پلمب خانه اندیشمندان علوم انسانی
سخنگوی شهرداری تهران هم در این باره عنوان کرد: برخی رسانهها متأسفانه با یک برخورد سیاسی و غیرکارشناسی به موضوع ورود کرده و اخبار نادرستی را در این زمینه منتشر کرده اند. تأکید میکنم، هیچگونه پلمبی صورت نگرفته و اصلا در ساختمان مسدود نشده است و به هیچ وجه افراد یا حتی وسایل آنها از مجموعه خارج نشده است و تنها برخی کارشناسان دفتر مطالعات معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران برای بازدید نهایی و فراهم آوردن زمینه استفاده از این مجموعه برای نخبگان در ساختمان حضور یافتند. گروه فعلی هم در همان بخش محدود همچنان مشغول فعالیت هستند.
محمدخانی تاکید کرد: البته که از دیگر گروهها نیز برای استفاده از ظرفیت بلااستفاده مجموعه دعوت به عمل خواهد آمد. در حال حاضر نیز بیش از ۱۵ مجموعه دانشگاهی و نخبگانی متقاضی استفاده از ظرفیتهای مجموعه خانه اندیشمندان علوم انسانی هستند.
شهرداری: شکایت میکنیم
در آخرین واکنش محمدامین توکلیزاده معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران از سرپرست مرکز حقوقی شهرداری خواست تا علیه ناشران خبر کذب «پلمب خانه اندیشمندان علوم انسانی» طرح دعوی قضایی کند.
محمدامین توکلیزاده خطاب به سرپرست مرکز حقوقی شهرداری تهران نوشت: باعنایت به اینکه حسب سیاستهای اتخاذی شهرداری تهران در دوره مدیریت جدید شهری مقرر گردید مطابق قانون اساسی تمامی امکانات بدون تبعیض ناروا در اختیار همه شهروندان قرار گیرد و بر این اساس در این دوره بخش قابل ملاحظه ای از املاکی که در اختیار فرد یا افراد خاص بوده تخلیه شده تا امکان استفاده بهینه از آن برای همه شهروندان فراهم شود و در همین زمینه در روز های اخیر بازدید هایی توسط دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری تهران از مجموعه خانه اندیشمندان علوم انسانی صورت گرفته که متاسفانه برخی جراید با نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی اقدام به انتشار مطالبی تحت عنوان پلمپ ساختمان مذکور نموده اند.
در نامه معاون شهرداری خطاب به مرکز حقوقی این سازمان آمده است: دستور فرمائید اولاً روند حقوقی واگذاری اموال عمومی به کیفیت موجود از منظر قانون شهرداری، مصوبات مربوطه شورای محترم اسلامی شهر تهران، آیین نامه های مربوط به معاملات و فرآیند انعقاد قرارداد ها و واگذاری ها مورد بررسی قرار گرفته تا در صورت تضییع اموال عمومی با متخلفین مطابق قانون برخورد شود و ثانیاً با توجه به کذب بودن مطالب منتشره دستور فرمائید نسبت به طرح دعوی مقتضی علیه منتشر کنندگان مطلب کذب اقدام مقتضی صورت گیرد.
مذاکره با نماینده شهرداری تهران
محمد فاضلی عضو هیات علمی سابق دانشگاه شهید بهشتی، و یکی از اعضای هیات مذاکره کننده با نماینده شهرداری به خبرآنلاین گفت که روز ۱۴ تیر با حدود ۸ استاد در رشته های مختلف و با حضور مدیرکل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری به نمایندگی از شهرداری در خانه اندیشمندان تشکیل شد. نماینده شهرداری گفت نمیخواهند خانه اندیشمندان را تعطیل کنند، بلکه میخواهند استادان انقلابی، و بسیجی، در خانه اندیشمندان حضور پر رنگتری داشته باشند.
فاضلی افزود: ادعای شهرداری این است که مجموعه ساختمان و فضاهای خانه اندیشمندان گسترده است، در حالی که مدیریت قادر نبوده از این فضا به طور کامل استفاده بهینه به عمل بیاورد. اینها برای آن که از همه فضاها استفاده بشود دنبال آن هستند تا مدیریت خانه را تغییر بدهند.
چرا فقط ساختمان خانه اندیشمندان علوم انسانی؟
فاضلی میگوید: البته شهرداری تهران در پیامی در اینستاگرام یا دیگر شبکه های اجتماعی اعلام کردهاند عملکرد خانه اندیشمندان همسو با آنچیزی که هدفهای انقلابی و ارزشی مینامند نیست، و قبلا ابراز ناخشنودی کرده بود. اما کاری که شهرداری دارد انجام می دهد از چند حیث قابل نقد است:
اول. شهرداری فضاهای متعددی از جمله دهها فرهنگسرا و سالنهای اجتماعی در سراسر تهران در اختیار دارد و به راحتی میتواند آنها را در اختیار استادان ارزشی و انقلابی و … قرار دهد.
دوم. خانه اندیشمندان تاکنون دارای فضای متکثری بوده، و همه استادان با هر جهتگیری فکری، در برنامه های گوناگون حضور و مشارکت داشته اند. بنابراین با تغییر در سیستم مدیریتی خانه اندیشمندان، چیزی که اتفاق می افتد حضور گسترده تر استادان انقلابی نیست، بلکه تنگ کردن فضا برای استادانی هست، که مستقل هستند و احیانا ممکن است متفاوت بیندیشند.
سوم. شهرداری قصد دارد مدیریت خانه اندیشمندان را از اختیار مدیریت فعلی خارج کند، اما حتی اگر خانه اندیشمندان فقط به اندیشمندان و استادان غیر همسو با آقای زاکانی، تعلق داشته باشد که این گونه نیست، باید گفت این دست از استادان نیز حق دارند در فضای پایتخت، خرده مکانی اختصاصا به خود را در اختیار داشته باشند. شاید نزدیک به ۸۰ درصد استادان و اندیشمندان علوم انسانی کشور در تهران مستقر هستند. این اندیشمندان جز خانه اندیشمندان جای دیگری ندارند، به ویژه با ایجاد محدودیت های سیاسی و امنیتی در دانشگاهها، هیچ فضا و فرصتی به استادان داده نمیشود تا در دانشگاهها حضور داشته باشند، و فعالیت بکنند.
اما این که شهرداری ادعا میکند چون ساختمان و بودجه این مرکز را پرداخت میکند پس حق دارد سیاستهای خودش را اعمال کند، از آن جا که شهردار بودجه را از عوارض دریافتی از شهروندان پرداخت میکند، هزینهکرد بودجه مذکور نیز باید برای تامین حقوق شهروندان باشد. بنابراین شهروندان حق دارند جایی داشته باشند که در آن گفتوگوی فکری و فرهنگی و همچنین گردهماییهایی برای بحث و گفتوگو مستقل از دخالت شهرداری داشته باشند.
مقایسه بودجه خانه اندیشمندان و خانه مداحان
البته بودجه شهرداری برای حقوق فرهنگی شهروندان بسیار ناچیز است، در جلسه، نماینده شهرداری یعنی معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری مطرح کردند بودجه فرهنگی و اجتماعی که به خانه اندیشمندان اختصاص یافته سه میلیارد تومان است. این در حالی است که به خانه مداحان ۹ میلیارد تومان بودجه اختصاص یافته است. حال اگر مداحان که خودشان دارای کسب و کار وسیع و درآمد هستند، بتوانند ۹ میلیارد تومان دریافت کنند، چگونه است که برای خانه علوم انسانی کشور با دارای هزاران دانشجو و استاد ۳ میلیارد تومان در سال اختصاص مییابد؟
حال به اعتبار این بودجه ناچیز، آیا شهرداری حق دارد جهت گیری فکری فرهنگی فعالیتهای خانه اندیشمندان علوم انسانی را تعیین بکند؟ از این رو شهرداری در جایگاه و مقامی نیست که بتواند برای اندیشمندان کشور تعیین تکلیف بکند.
طبقه متوسط شهری و اهل فکر را سرخوردهتر و خشمگینتر میشوند
آنچه تا کنون تجربه کرده ایم به هر حال شهردار از زورو زر کافی و همچنین از حمایت و پشتیبانی نیروهای متعدد دیگربرخوردار است. بنابراین اگر شهردار نخواهد در خواسته و تصمیم خود تجدیدنظر بکند، بعید میدانم که استادان علوم انسانی که امروزه جزو بیقدرتان جامعه هستند، بتوانند در مقابل آنان کاری بکنند. اما نکته مهم آن است که اگر شهردار بتواند چنین پیروزی را به دست بیاورد این پیروزی تبریک گفتن ندارد. چون پیامدهای خواسته و ناخواسته و پیامدهای منفی این پیروزی دامن خود حاکمیت و مدیریت شهری را خواهد گرفت. خانه اندیشمندان خرده فضایی کوچک برای گفتوگو، تعامل، و فضای تنفس فکری و فرهنگی در جامعه است. بستن این پنجرهها و فضاها در نهایت دستاوردی را برای خود حاکمیت و حکمرانی شهری نخواهد داشت. جز این که طبقه متوسط شهری و طبقه فهیم و طبقه عامل اهل فکر را سرخوردهتر، و خشمگینتر میکند.
به عبارت دیگر اگر ماهیت این فضا عوض ، و به فضای مداحان و صدا وسیما یا به فضاهای رسمی حاکمیتی تبدیل شود. دیگر جمعیتی که به چنین فضایی جذب میشدند، جذب نخواهند شد. معنایش این است که آن موقع نیاز شهروندان بیپاسخ می ماند و سرخوردگی و خشم تولید میشود. امیدوارم حکمرانی شهری و کسانی که در حاکمیت احساس مسئولیت میکنند و عقلانی میاندیشند با نگاه بلندمدت و پایدار به شهر تهران و خانه اندیشمندان و دیگر فضاهای شهری شبیه این نگاه کنند. بخشی از التهاب و نارضایتی عمیقی که در جامعه و به ویژه در تهران وجود دارد، فقط ناشی از فقر و تورم نیست، بلکه، ناشی از تنگنای حضور فرهنگی و حضور اجتماعی در فضای شهری هم هست. و این تنگنای حضور فرهنگی و اجتماعی، برای شهروندان، تنگی تنفس ایجاد میکند. این در حالی است که استادان ارزشی و انقلابی دهها شبکه رادیویی و تلویزیونی کشور در اختیارشان قرار دارد.