ایراد اساسی در بروز مشکل کشاورزان اصفهانی به دولتهای گذشته وارد است، ولی فعلاً حل مشکلات آب که برای بسیاری از استانهای کشور به یک مشکل حاد تبدیل شده، برعهده دولت کنونی است.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان«باران، به فرمان نمیبارد» این گونه آورده است:
مشکل کشاورزان اصفهانی که روز جمعه در زایندهرود جمع شدند و خواستار جاری شدن آب در این رودخانه معروف و بزرگ شدند، با فرمان و دستور و توصیه حلشدنی نیست. این یک مشکل عمیق است که ریشه در تجاوز انسان به حریم طبیعت دارد و تا زمانی که این تجاوز ادامه دارد، کسی نمیتواند این مشکل را حل کند.
ایراد اساسی به دولتهای گذشته وارد است، ولی فعلاً حل مشکلات آب که برای بسیاری از استانهای کشور به یک مشکل حاد تبدیل شده، برعهده دولت کنونی است. آقای رئیسجمهور به معاون اول خود و آقای معاون اول نیز به دو وزیر نیرو و کشاورزی دستور دادهاند موضوع آب کشاورزی اصفهان را به فوریت بررسی و حل نمایند. این نوع فرمان صادر کردن به عنوان اقدامی برای تسکین موقت درد، شاید مناسب باشد ولی چاره اساسی کار نیست. حتی اگر به فوریت مقداری آب در زایندهرود جاری کنند و موقتاً مشکل فعلی کشاورزان اصفهانی را برطرف نمایند، باز هم این بیآبی وجود خواهد داشت و زایندهرود با این روشها به حالت سابق برنخواهد گشت.
اینها راهحلهای موقت هستند مثل کار خوبی که رسانه ملی در بخشهای خبری جمعه در انعکاس تجمع اعتراضی مردم اصفهان انجام داد. با اینکه روش رسانه ملی ما همیشه عبور بیتفاوت از کنار تجمعات اعتراضی مردم بوده، اینبار – به هر دلیل – هوشیاری نشان داد و قبل از آنکه دیگران طبق میل خود این تجمع را تفسیر و تحلیل کنند، از خواستههای بر حق کشاورزان اصفهانی حمایت کرد و حتی موضوع آب را در مقیاس وسیعتری در قالب گزارشهای مستند مطرح ساخت. این روش جدید اگر ادامه پیدا کند، رسانه ملی ما میتواند در انجام رسالت خود موفقیتهای زیادی به دست بیاورد ولی اگر موقتی و بنا بر مصالح خاصی در این یک مورد ناپرهیزی کرده باشد، این توفیق نصیب تلویزیونهای ماهوارهای و شبکههای اجتماعی مخالفین خواهد شد و آنها با تفسیرها و تحلیلهای دلخواه خود، جریانسازی خواهند کرد و هدایت افکار عمومی را به دست خواهند گرفت.
در حال حاضر در نقطهای قرار داریم که اگر دولتمردان و متولیان امور برای درک واقعی مشکل آب منطقه اصفهان و چهارمحال و بختیاری و در نگاهی وسیعتر، مشکل آب این دو استان و استانهای یزد و خوزستان، تدبیری منطبق بر اقتضائات محیطزیست و نیازهای واقعی طبیعت بیاندیشند و بدون فوت وقت اقدام کنند، میتوانند به نتیجه مطلوب برسند. رفع تجاوز به حریم طبیعت را باید از تجدیدنظر عملی در مورد صنایع متعددی که آب را میبلعند آغاز کرد. اشتباه بزرگی که صورت گرفت این بود که در استانهای فلات مرکزی کشور کارخانجات عظیمی تأسیس شد که حیات آنها با بلعیدن بخش مهمی از آب گره خورده است.
در زمان تأسیس این کارخانجات، یا از مشکل بزرگی که برای کشاورزی و حتی آب شرب مردم این استانها پدید خواهد آمد غفلت شده بود و یا اقدامکنندگان، محاسبات دیگری داشتند که از آن بیخبریم. فاجعه ضربه وارد شدن به کشاورزی از اینجا شروع شد.
اکنون زمان آنست که دولتمردان بدون طفره رفتن و توسل به توجیهات غیرموجه، درصدد جبران برآیند. راه جبران اینست که صنایع آبخور از مناطق کمآب برچیده و به سواحل دریاها منتقل شوند. ترتیبات باید با نظر متخصصان داده شود و در این تجدیدنظر، کشاورزی و آب شرب باید در اولویت قرار گیرند. این واقعیت را دولتمردان باید بپذیرند که خشکسالی را نمیتوان با وعده و وعید چاره کرد. باران هم با فرمان نمیبارد، مدیریت کشور با تکیه بر علم و تدبیر جواب میدهد.